نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 34
تفسير آن در قرآن وجود دارد. براى مثال، كلمهى قرآنى «صَعيد» براى
من نامفهوم بود؛ تا اينكه روزى به سوريه رفتم، در آنجا منطقهاى به نام «غوطة
دمشق» وجود دارد. كنجكاوى كردم و مشخّص شد كه آنان به زمينِ پست، «غوطه» يا «غائط»
مىگويند.
و اگر بيماريد، يا مسافر، و يا از محل پستى آمدهايد (قضاى حاجت
كردهايد) و يا با زنان آميزش جنسى داشتهايد، و در اين حال آب (براى وضو يا غسل)
نيافتيد، با خاك پاكى تيمم كنيد ..
از تقابل ميان «غائط» و «صعيد» مىتوان فهميد كه منظور از «صعيد»،
جاى بلند است؛ بنابر اين تفسير اين كلمه در خود آيه وجود دارد.
اساساً يكى از راههاى مهم براى درك معنى كلمات، توجّه به تقابل
آنهاست. در اين حال اگر معناى يكى از آن دو واژه روشن بود، مىتوان به دركى از
معناى ديگرى هم نايل شد. اگر تقابل (ليل) و (نهار) را دانستيم، طبعاً وقتى معناى
(ليل) را بدانيم، معناى (نهار) را هم خواهيم دانست. اگر مفهوم نشيب براى ما روشن
شد، فراز هم مفهوم خواهد شد.
متأسفانه بعضى براى فهم و تفسير قرآن به شعرهاى زننده استناد
كردهاند.
و حاشا كه خداوند كتابى را براى هدايت بشر بفرستد كه فهم و بيانش
نيازمند چيز ديگرى باشد. منكر اين معنا نيستيم كه قرآن نياز به بيانگر و توضيح
دهنده دارد؛ امّا بيانگر آن همان پيامبر صلى الله عليه و آله و اهلبيت عليهم
السلام هستند و از خود قرآن هم اين مطلب را مىتوان استفاده كرد.
خلاصه اين كه سعى نكنيم آيات قرآن را در چارچوب تنگ و تاريك لغت