نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 214
مگر فضا، درياست؟
براى بيان حركت خورشيد و ماه از كلمهى «يَسْبَحُون» استفاده شده است
كه معنى «شناور بودن» مىدهد. چرا؟
شايد اشاره به اين نكته باشد كه خيال نكنيد فقط خورشيد و ماه و چند
كرهى ديگر وجود دارد؛ خير! عالمِ «وجود» همچون دريايى بىكران است كه خورشيد و
ماه جزء كوچكى از آن است. همان طور كه جسمى كه در دريا شناور است، نسبت به خود
دريا، ذرّهاى به حساب مىآيد.
يا ممكن است اشاره به اين باشد كه با آنكه در فضا خلأ هست و هوايى
وجود ندارد، اين به آن معنى نيست كه هيچ چيز وجود ندارد. نيروهاى جاذبهاى كه بين
كرات آسمانى است، نوعى پيوستگى بين آنها به وجود آورده است و گويى اين كرات، در
ميان اين نيروها شناورند! بنابراين فضا يك وجود به هم پيوسته است و روزى در اين
پيوستگى، گسستگى ايجاد مىشود، و آن روز، قيامت است:
نشانهاى (ديگر از عظمت پرودگار) براى آنان اين است كه ما
فرزندانشان را در كشتىهايى پر (از وسايل و بارها) حمل كرديم.
غير از شب و روز، آيات ديگرى هم براى اثبات وجود خدا وجود دارد؛ و آن
سوارشدن بر كشتى است.
سوار شدن بر كشتى، نياز هر روزه نيست؛ نيازِ «همه» هم نيست و ممكن
است كسى در عمرش حتّى يك بار هم سوار اين وسيله نشده باشد. خداوند- سبحانه وتعالى-
خيلى لطيف فرموده:
«يكى از نشانهها اين است كه «فرزندان» آنها را در كشتى سوار
كرديم.»