responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 146

فلانى حسرت خورد، يعنى دلش تنگ شد و به جايى رسيد كه ديگر نتوانست كارى كند. مُحَسِّر يكى از نام‌هاى خداست و در دعاها و نيز روايات بكار رفته است.

يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ! افسوس بر اين بندگان!

هميشه وقتى چيزى را صدا مى‌زنيم، يعنى وقت آن است كه بيايد. وقتى مى‌گوييم: «يا ويله!» يعنى اى ويل بيا! و اين بليغ‌تر از آن است كه بگوييم:

«الويل له!». چون، «الويل له» يعنى ويلى در جايى براى او خواهد بود.

وقتى بگويند: «يا حسرتاه!» يعنى:

اى حسرت! بيا كه الآن جاى تو است!

معناى حسرتْ‌خورىِ خداوند

چه كسى به حال بندگان حسرت مى‌خورد؟ خدا؟ ملائكه؟ انبيا يا كسانى ديگر؟ اين جمله را چه كسى مى‌گويد؟

گاهى احتياج به فاعل و قائل نيست؛ وضع به‌گونه‌اى است كه هر كس با آن وضع روبه رو شود، چنين سخنى خواهد گفت. در حقيقت زبان حال است نه قال!

پيشامدى رخ داده و حادثه‌اى اتّفاق افتاده است؛ به گونه‌اى كه همه، وقتى با آن روبرو شوند، خواه ناخواه واكنش يكسان از خود نشان مى‌دهند.

وقتى خداوند براى انسان‌ها رسولانى مى‌فرستد تا راه و رسم زندگى را به آنان بياموزند و قيد و بندها را از دست و پاى آن‌ها بگشايند؛ ولى مردم به جاى آنكه از رسولان استقبال كنند و ارزش كار آن‌ها را بدانند، پيامبران را به باد مسخره مى‌گيرند و/ ب‌به جاى اصلاح خود، آينه را مى‌شكَنند!/ آيا اين جاى تأسّف نيست؟

بنابر اين لازم نيست خداوند هم مثل انسان‌ها افسوس بخورد؛ چرا كه‌

نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 146
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست