برادر تو و هم پدر تو است از سوى خدا براى هدايت تو آمده است.
[52] وَ نادَيْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ
الْأَيْمَنِ و او را از جانب راست كوه طور ندا داديم.» به راستى انسان احساس
اطمينان مىكند وقتى كه مىبيند يكى از همنوعان خود تا اين حد به خدا تقرب جسته كه
خدا او را ندا دهد و با او سخن گويد آنهم به طور مستقيم از جانب راست كوه طور.
وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا و نزديكش ساختيم تا با او راز
گوييم.» اگر كسى در فاصلهاى از تو قرار داشته باشد، چنين سخن گفتن را نجوا و راز
گفتن نگويند. نجوا و رازگويى در صورتى است كه آن دو بسيار نزديك هم باشند. موسى به
خدا نزديك شده و با او نجوا مىكند.
بنگريد كه انسان بايد به چه مقامى از تقرب رسيده باشد كه خدا با او
به صورت نجوا، سخن بگويد.
مسلم است كه انسان خدا نمىشود ولى مىتواند تا اين حد به خدا نزديك
گردد. و اين برترين كرامت است انسان را نسبت به ديگر مخلوقات.
/ 66 [53] وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا
أَخاهُ هارُونَ نَبِيًّا و از رحمت خود برادرش هارون پيامبر
را به او بخشيديم.» از بزرگترين نعمتهايى كه خدا به موسى داد يكى اين است كه دعاى
او را مستجاب نمود و برادرش هارون را پيامبرى داد و در اين امر مهم يار و ياور او
گردانيد.
اسماعيل درست قول
[54] وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ
كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولًا نَبِيًّا و در اين
كتاب اسماعيل را ياد كن او درست قول و فرستادهاى پيامبر بود.» در حديث شريف آمده
است كه اين اسماعيل، اسماعيل بن حزقيل است نه اسماعيل فرزند خليل (ع) او با شخصى
در پشت كوهى وعده نهاده بود. آن مرد وعده