از فضا به آن برخورد كند ذوب مىشود يا بخار مىگردد.
از سوى ديگر از فضاى كيهانى شعاعهاى زيانمند و خطرناك كيهانى به طرف
زمين مىآيند. جوى كه اطراف زمين را احاطه كرده مانع مىشود كه آن اشعه به زمين
برسد و براى موجودات روى زمين خطر آفرين باشد. اگر اين غلاف حتى به قدر يك كيلومتر
هم پاره گردد اشعه كيهانى ويرانگر خواهد بود.
آيا وقتى به اين سقف بلند مىنگريم قدرت و مشيت خداوندى را ملاحظه
نمىكنيم؟ آفرينش آسمانها به بازيچه بوده است؟. خدا از اين گونه توضيحى كه مىكنيد
منزه است.
جو زمين سبب مىشود كه حرارت به مقدار معينى در زمين باقى بماند آن
مقدار معين كه براى افراد بشر سودمند است. آيا همه اينها شاهد صادقى بر اين نيستند
كه خداى تعالى حيات را به عبث نيافريده است. [3]
وَ هُمْ عَنْ آياتِها مُعْرِضُونَ و باز هم از عبرتهاى آن اعراض
مىكنند.»/ 307 با وجود اين همه آيات و نشانهها كه خداى تعالى در آسمان و زمين
گسترده است باز هم مردم اعراض مىكنند، نه به اين سبب كه چشمانشان نمىبيند بلكه
از روى عمد ديده از ديدن حقايق فرو مىبندند.
[33] وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ
اوست كسى كه شب و روز را بيافريد.» اين آيه اشارت به زمان دارد. علما توانستهاند
براى اندازهگيرى زمان ساعتى را اختراع كنند كه دقت آن 2000/ 1 ثانيه است. مقدار
زمان شب و روز تغيير نمىكند حتى كمتر از اين مقدار هم. و اين خود دليل است بر اين
كه آفرينش جهان عبث نبوده است پس بايد زندگى ما بر اساس دقت و جديت باشد.
جوهر حقيقت و مسئوليت در زندگى جستجو از هدف است و حركت به سوى آن.
[3] - رجوع كنيد به تفسير «نمونه» ج 13/ ص 400- 402.