يحيى در راه خدا به شهادت رسيد. و شهادت در نظر اسلام نه زيان است و
نه خسران، بلكه عين سلامت است. وقتى از مرگ چاره نيست و هر كس بايد بميرد، پس چه
فوز عظيمى و چه فيض سرشارى كه اين مرگ شهادت باشد.
هر كس از سه مرحله صعب بايد بگذرد، روزى كه متولد مىشود، روزى كه
مىميرد و روزى كه براى روز حساب زنده از گور برمىخيزد. اگر در اين سه روز يا در
اين سه مرحله از سوى خداوند در پناه و سلامت باشد واقعا در زمره سعيدان خواهد بود.
در حديث از امام على بن موسى الرضا (ع) روايت شده كه فرمود
«آدمى را در سه روز وحشت است. يكى روزى كه به دنيا مىآيد يعنى از
بطن مادر خارج مىشود و دنيا را مىبيند ديگر روزى كه مىميرد و ديده به آخرت
مىگشايد و حقيقت آخرت را مىبيند و سوم روزى كه براى سؤال و جواب زنده مىشود. در
آنجا صحنههايى را مىبيند كه در دار دنيا نديده بود. خداى تعالى در اين سه روز و
در اين سه مرحله بر يحيى (ع) سلام كرده و سلام پروردگار سبب شده كه ترس و وحشت
يحيى از ميان برود. عيسى بن مريم (ع) هم در اين سه روز و در اين سه مرحله بر خود
سلام كرده است و گفته است «سلام بر من روزى كه تولد يافتم و روزى كه مىميرم و
روزى كه زنده برانگيخته مىشوم».
كارى مقرر و شدنى
[16] وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ
انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا و در اين
كتاب مريم را ياد كن آن گاه كه از خاندان خويش به مكانى رو به سوى برآمدن آفتاب
دورى گزيد.» آنچه گفتيم داستان يحيى و پدرش زكريا (ع) بود. پس از آن پروردگار ما/
25 داستان مريم و عيسى را مىآورد كه مريم در جايى آفتاب رو در غرفهاى كه در جانب
شرقى بيت المقدس براى او ساخته شده بود زندگى مىكرد. از مردم دورى گزيده بود تا
يكسره به خدا پردازد. خانه را آفتاب رو انتخاب كرده بود شايد از اين