چنين برمىآيد كه طاغوت از گرايش مردم به موسى بيم داشت از اين رو
مىكوشيد ميان آن دو و مردم جدايى افكند. پس ادعا كرد كه موسى و هارون جادوگرى را
در راه نيل به اهداف سياسى به كار مىبرند و قصدشان آواره ساختن شماست از وطنتان.
و اين شيوه همه طاغوتان است. و نيز مردم را از چيز ديگرى هم ترساند و علماء سوء
همين روش را در يارى نظامات فاسد به كار مىگيرند كه به مردم خود گويند شما را
آيينى است والا و ارجمند ولى موسى و هارون مىخواهند آن آيين را تباه كنند.
[64] فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا
شما تدبيرهاى خود گرد كنيد و در يك صف بيايد.» مىخواهد- آن سان كه همه طاغوتان
چنين كنند- ميان مردم اتحادى بر ضد موسى و هارون پديد آورد./ 183 اتحادى بر اساس
باطل. از اين رو گفتند
وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى
كسى كه امروز پيروز شود، رستگارى يابد.» ما اكنون در حال مبارزه هستيم، مبارزهاى
سخت. لحظاتى سرنوشت ساز.
ما مىخواهيم همه شما جادوگران حيلهگر متحد شويد و در يك صف درآييد.
تا بر اين متمردين غالب گرديم. اينها شبيه همان سخنانى است كه واعظان دربارى مزدور
بر زبان مىآورند و فكرى است كه آنها رواج مىدهند.