موسى نيز براى انجام دادن اوامر پروردگارش نياز به چند چيز دارد. اول
آن كه او را دلى دهد دانا و زبانى بدون لكنت. و كارش را آسان سازد و نيز يكى از
افراد خاندانش- يعنى برادرش هارون- را وزير او قرار دهد تا در كارها يارىاش كند.
هر يك از اين پنج كه موسى از خداى خود خواسته وسيلهاى است براى نيل او به مقصدى
كه در پيش دارد.
شرط اول: گشادگى دل يا سعه صدر از لوازم رياست است. سعه صدر به معنى
شكيبايى است و اندوهگين نشدن است از مخالفت/ 147 جهال.
شرط دوم: قدرت بر تكلم است. از لوازم نبوت فصاحت بيان است تا بتواند
هر چه در دل مىگذراند بر زبان آورد.
شرط سوم: بايد سعى فراوان كند تا مردم را قانع سازد. زيرا احكام الهى
را نمىتوان به تحكم و استبداد و اكراه به مردم تحميل نمود.
شرط چهارم: اين است كه كسى بايد صاحب رسالت را در كارهايش يارى نمايد
و چنين كسى بايد نزديكترين مردم به او باشد.
شرط پنجم: بايد صاحب رسالت و وزيرش هدفشان تسبيح و ياد خدا باشد و
دعوت به سوى او. نه برترى جستن در زمين و نه طغيان.
موسى از خداى خود خواست اكنون كه بار رسالت را بر دوش او مىگذارد
اين نيازها را هم برآورد. اكنون به گفتگوى موسى با پروردگار بزرگ توجه كنيد.
شرح آيات
دو معجزه
[17/ 18] وَ ما تِلْكَ بِيَمِينِكَ يا
مُوسى* قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤُا عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَلى غَنَمِي وَ
لِيَ فِيها مَآرِبُ أُخْرى اى موسى، آن چيست به دست راستت؟ گفت
اين عصاى من است بر آن تكيه مىكنم و براى گوسفندانم با آن برگ مىريزم و مرا با
آن كارهاى ديگر است.» خداى سبحان مىداند كه در دست موسى چيست و مىداند چرا موسى
عصا