در اين جا سؤالى پيش مىآيد: اگر سوره الاسراء از مسئوليتهايى سخن
مىگويد كه براى انسان پذيرفتن آنها واجب است، پس چرا در اين جا درس به بيان توحيد
و شرك و ابعاد آنها كشيده شده است؟ و به صورتى كلى، به چه مناسبت پروردگار ما
سبحانه و تعالى، هر وقت درباره مسئوليت بحث مىكند، از قضيه شرك و توحيد نيز سخن
مىگويد؟
پاسخ: مسئوليت خود توحيد است، و عدم قبول مسئوليت خود شرك، بلكه
گريختن از مسئوليت و آن را پسنديده شمردن هدفى است كه به دنبال شرك مىآيد.
در نفس بشرى نيرويى است كه ما آن را به نام نيروى فريبنده مىخوانيم و
كار آن خوب و پسنديده نشان دادن تنبلى و جمود و زيبا جلوه دادن فحشاء و منكر است،
و اين نيرو كه انگيزنده آن شيطان است، به همين گونه نيز تسليم شدن به رخوت و در
راه شهوتها روانه شدن را نيز در نظر آدمى مىآرايد، و از اين گونه راهها است
1- مشاهده حتميات كه نفس را بر آن مىدارد كه خود را در برابر
فشارهاى طبيعت و جامعه/ 228 ناتوان پندارد، و در نتيجه به نام حتمى و ناگزير بودن
تاريخى يا اجتماعى يا طبيعى و مانند اينها از مسئوليت شانه تهى كند.
اين گونهاى از خدا پندارى طبيعت و جامعه است و آن را برتر از قدرت
خدا