پس از آمادگى براى فتنه هجرت كند (و آيا اين را مىدانيد كه ريشه كلمه
فتنه داخل كردن طلا در آتش است تا اندازه خلوص آن آشكار شود؟!).
هجرت، پايان راه نيست، بلكه ناگزير بايد براى بازگشتن به وطن از دست
رفته و آزاد كردن آن از طغيان تبهكاران جهاد كند، و در مقابل دشواريهاى اين جهاد
شكيبايى نشان دهد.
در اين صورت است كه خداوند متعال گناهان پيشين آنان را مىآمرزد،
همچون خاموش ماندن پيشين ايشان در برابر ظلم، بلكه خضوع آنان در برابر ستمگر كه از
گناهان بزرگ است، خود شرك محسوب مىشود، به همان گونه كه خداوند لغزشهاى بعد از آن
ايشان را نيز مىبخشد و مىآمرزد.
/ 140 [111] و آمرزش خدا نعمتى بزرگ است كه مجاهدان صابر آن را براى
روز قيامت خويش ذخيره مىكنند كه هر كس تنها حاضر مىشود و هيچ كس جز عمل خودش
نمىتواند به او يارى دهد يا سودى براى او داشته باشد.
يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها-
روزى كه هر كس خود به تنهايى درباره خود سخن مىگويد و به دفاع مىپردازد.»
وَ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ-
و جزاى عمل هر كس تمام به او داده مىشود و به هيچ كس ظلم و ستم نمىرسد.»
عاقبت ارتداد در دنيا
[112] اين همه مخصوص آخرت است، اما در دنيا كفر مردمان بعد از ايمان
سبب آن مىشود كه نعمتهاى خدا از جامعه سلب شود، و شهر ايشان به صورت شهرى درآيد
كه پيش از آن از آسايش و صلح برخوردار بوده و سپس كفر بر آن غلبه يافت و خدا فقر و
جنگ را بر آن فرو فرستاد.
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً
يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ- و خدا براى
شما شهرى را مثل زد كه قرين امنيت و اطمينان بود، و روزى آن به فراوانى از هر جا
به آن مىرسيد.»