[64] هر فرمانده بايد به لشكر خود اعتماد داشته باشد، آنان را
ناتوان و حقير نشمارد و اين شرط اساسى براى پيروزى بر دشمن است: از اين رو خداى
تعالى پيامبرش را فرمان مىدهد كه به همان تعداد از سپاهيان كه در اختيار دارد
اكتفاء كند.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ
الْمُؤْمِنِينَ اى پيامبر! خدا و مؤمنانى كه از تو پيروى مىكنند
تو را بسند.» [65] فرمانده بايد همواره در بالا بردن روحيه سپاه خود بكوشد. زيرا
يك روحيه قوى چه بسا نقص مادى را جبران كند.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتالِ
اى پيامبر مؤمنان را به جنگ برانگيز.» يعنى آنان را به جنگ ترغيب كن.
مظاهر قدرت مؤمنان
إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ
اگر از شما بيست تن باشند و در جنگ پايدارى كنند بر دويست تن غلبه خواهند يافت.»
يعنى بر ده برابر افراد دشمن. قرآن نگفته است كه اگر يك تن باشد بر ده تن غلبه
مىكند يا نمىگويد كه يك تن برابر است با دو تن. بلكه مىگويد بيست تن كه خود در
حد خود نيرويى است و اين بيست تن اگر كاملا با يكديگر متحد باشند و دست برادرى و
اتحاد به يكديگر دهند/ 94 بر يك نيروى دويست نفره كه ميانشان اختلاف و تناقض باشد
پيروز مىشوند.
وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ
الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ و اگر صد تن
باشند بر هزار تن از كافران پيروز مىشوند، زيرا آنان مردمى