ب: انتفاع به علم حقيقى كه جزئى از رسالت است و اين علم منحصر به علم
فيزيك و شيمى نيست كه به علوم تجربى تعلق دارند بلكه تاريخ و جامعهشناسى هم علوم
انسانى هستند.
ج: شك و يقين دو كار هستند از كارهاى بشرى كه انسان آنها را بر
مىگزيند، اين/ 454 بدان سبب است كه شك گاهى به سبب نداشتن علم است كه براى بشر
طبيعى است كه دليل آن هم ناتوانى انسان است، ولى گاهى شك برخاسته از هوى و هوس و
شهوات است. بسيارند كسانى كه در حقايق، ترديد روا مىدارند، زيرا پيشاپيش تصميم
گرفتهاند در شكّشان باقى بمانند، چه، منطقى نمىانديشند و در پى يافتن منابع صحيح
شناخت نيستند و در نتيجه از پيامدهاى علم كه بايد هر عالمى آن را به دوش كشد
مىهراسند، از همين روى خداوند ما را از اين كه در گروه شاكّين باشيم بازداشته
است، زيرا شك، كارى انسانى است.
چگونه گرفتار خسران مىشوى؟
[95] همان گونه كه كفر و ايمان از اعمال انسان هستند، قرآن مردم را
از تكذيب آيات خدا نهى كرده است بنا بر اين نبايد پيشاپيش در برابر هر دليل كه ما
را به حقيقت رهبرى مىكند موضع منفى اتخاذ كرد.
وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ
فَتَكُونَ مِنَ الْخاسِرِينَ و از آنان كه آيات خدا را تكذيب
مىكنند مباش كه در زمره زيان كنندگان باشى.» چرا شخصى حق را تكذيب مىكند،؟ آيا
براى مصالح و اميال نفسانىاش نيست؟ ولى چنين كسى بايد بداند كه تكذيب حق سبب
خسارت نفس و سرنوشت او مىشود.
[96] چرا انسان مىخواهد از طريق تكذيب آيات خدا به خود زيان
برساند؟
پاسخ اين است: پارهاى از مردم حق را به سبب اعمال ناپسندى كه