[66] بر مؤمنان خوفى نيست بلكه پيروزى و عزت از آن آنهاست. اصحاب
سلطه، جز مملوكانى براى خدا نيستند. همانگونه كه ملائكه و جن كه برخى از سادهدلان
آنان را مىپرستند و از آنان بيم دارند همه مملوكان پروردگارند.
أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ
ما يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ
إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ آگاه باشيد
كه از آن خداست هر چه در آسمانها و زمين است، و آنان كه سواى خدا را شريكان
مىخوانند جز از گمان خويش پيروى نمىكنند و جز دروغ نمىگويند.» آنان شريكان خدا
نيستند، بلكه بندگانى از بندگان خدايند، چون هر كس يا هر چيز ديگر. در واقع پيروى
ايشان از بتان حاصل تصورات و اوهام آنهاست.
كسى كه از عقل خود پيروى كند اسير پندارهاى خويش نگردد.
تدبير خدا
[67] خدا فرمانرواى كاينات است. اوست كسى كه شب و روز را پديد
آورد./ 420 شب آرامش بخش است و هر زندهاى را چشم به خواب مىرود تا بيارامد. اما
روز روشن است و موجودات زنده را به ديدن اشياء مدد مىكند تا بتوانند به فعاليت و
نشاط پردازند.
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ
النَّهارَ مُبْصِراً اوست كه شب را برايتان پديد آورد تا در آن
بياراميد و روز را پديد آورد تا در آن ببينيد.» پس اوست كه مالك همه مردم است و
كارهايشان را تدبير مىكند. بر ماست كه تنها در برابر اراده خداوندى خاضع باشيم نه
در برابر مردم. ولى برخى مردم از درك اين حقيقت ساده عاجزاند، زيرا سادهترين شرط
ارزيابى را كه همانا قدرت شنيدن است ندارند.