61 شأن: شأن، اسمى كه بر امر و حال قرار گيرد، مىگويى ما شأنك و ما
بالك و ما حالك.
تفيضون: الإفاضة، ورود به كار بر جهت ريختن براى آن. از پر شدن ظرف
آب است اگر آب از لبههايش بريزد.
يعزب: عزوب، رفتن و دور شدن از معلوم و ضدّ آن حضور معنى براى نفس
است.
/ 408
حرمت تشريع بدون إذن خدا
رهنمودهايى از آيات
هدف وحى الهى موعظه انسان است و راهنمايى و شفاى قلب او و در نتيجه
فرود آمدن رحمت پروردگار بر او. در تشريع الهى شايبه هوى و شهوات نيست ولى كسى كه
از قرآن پيروى نمىكند دچار پراكندگى مىشود يا قانونهاى غلط و بر خلاف سنت طبيعت
مىگذارد. مثلا بعضى از حرامها را حلال يا حلالها را حرام