عالى است ولى بعضى از مردم بدان اميد ندارند اينان در زندگى در پى
يافتن و رسيدن اهداف عاليه نيستند. از اين رو وجهه همتشان دنياى ناپايدار و زودگذر
است و جز به نعمتهاى زايل و فناپذير آن تمتع نمىجويند.
إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ
الدُّنْيا كسانى كه به ديدار ما اميد ندارند و به زندگى دنيوى خشنود شدهاند.»
در حالى كه آنان از آيات بيّنات خداوندى كه گرداگردشان را فرا گرفته، غافل هستند و
نمىدانند كه آدمى را چه مقام شامخى است و اگر به خود آيد به چه درجات و مراتب
بلندى خواهد رسيد. اينان چون مؤمنان در انديشه تعالى خويش نيستند. پس اگر آرامشى
يافتهاند به تعميم اين جهانى است و اگر به خشنودى و خرسندى رسيدهاند چون ستوران
هستند كه بدانچه در آخورشان ريزند خشنود و خرسنداند.
وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ
و بدان آرامش يافتهاند و آنان از آيات ما بى خبرند.» با اندكى تفكر در آيات
خداوند آدمى نيك در مىيابد كه اين جهان مادى پوچ و بىارزش است و فروتر از آن است
كه كسى آن را هدف خود قرار دهد. به راستى كار كردن و خوردن و خوابيدن/ 337 و بار
ديگر و بار ديگر تكرار آن را مىتوان هدف آفرينش انسان دانست؟! من كار مىكنم تا
بخورم و بخورم تا بخوابم و بخوابم تا روز ديگر بتوانم كار كنم و اين دور باطل را
ادامه دهم.
[8] اينان به دنيا دلبستهاند. آرامش دلشان دنياست و دنيا آنان را
تسليم آتش خواهد كرد، زيرا كسى كه دنيا را نهايت سير و تكاپوى خود بداند مرتكب
گناهان مىشود و در اكتساب بديها گام مىنهد و اين گناهان و بديها او را به آتش
دوزخ مىكشانند.
أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ
به كيفر كارهايى كه مىكردهاند، جايگاهشان جهنم است.» آرى، ارتكاب اعمال ناشايست
سبب سوختن آنها در آتش دوزخ مىشود ولى