/ 280 لرزان هوا و هوس و مصالح بىارزش مادى بنا شده با هر باد كه
مىوزد به سمتى متمايل مىشود. روزى اين يك را ثنا مىگويند و روزى ديگرى را، يا
اين خاندان را لعنت مىكند و روزى ديگر خاندان را.
أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ
رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ
آيا كسى كه بنيان مسجد را بر ترس از خدا و خشنودى او نهاده است بهتر است يا آن كس
كه بنيان را بر كناره سيلگاهى كه آب زير آن را شسته است نهاده است.» يعنى بر كناره
پرتگاهى.
فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ تا با او در
آتش جهنم سرنگون گردد.» مسجد بايد در واقع مركز ثقل اجتماع و سياست باشد و مردم آن
سان كه به وسيله ستارگان راه خود را در بيابان مىيابند در امور سياسى و اجتماعى
هم به هدايت آن راه خود بيابند و بدان اعتماد داشته باشند و در سايه آن بيارامند و
مستضعفان پراكنده را در محضر امام راهنما گرد آورد آن سان كه ترسندگان در پناهگاهى
امن قرار مىگيرند. مسجد همه نيروهاى مؤمن را بسيج و متحد مىكند.
پس نبايد دستخوش دگرگونيهاى سياسى شود و بايد كه امامان مسجد مستقل
از نفوذ قدرتها باشند اما اگر چون اقمارى در فلك سياست هر لحظه در تغيير و دگرگونى
باشند در اين صورت به خود ستم كردهاند و خداوند ستمكاران را دوست ندارد و هدايت
نمىكند.
وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
و خدا مردم ستمگر را هدايت نمىكند.» [110] مسجدى كه بر اساس ظلم بنا شده مستاصل و
لرزان است. ساكنان آن همواره در ترديد و عدم اعتماد خواهند بود.
/ 281 لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا
رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ
حَكِيمٌ آن بنا كه برآوردهاند همواره مايه تشويش در دلشان خواهد بود. تا آن
هنگام كه دلشان پاره گردد و خدا دانا و حكيم است.»