لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً هرگز در آن مسجد نماز مگزار.»
حتى اگر بنا هم بنام مسجد باشد جنبه شرعى و قانونى كسب نخواهد كرد، زيرا هدف از
بناى آن فساد و كفر بوده است و اگر پيامبر و هر رهبرى دينى در چنين مسجدى نماز
بخواند مشروعيت دادن به اعمال طاغوتيان است يا تحقق بخشيدن به ارزشهاى جاهلى است.
لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ
أَنْ تَقُومَ فِيهِ مسجدى كه از روز نخست بر پرهيزگارى بنيان شده
شايستهتر است كه در آنجا نماز بگزارى.» پرهيزگارى در اين آيه نماد اين معنى است
كه بناى مسجد براى نفع همه مردم است هم از ناحيه اقتصادى و هم از ناحيه اجتماعى و
نيز اشاعه ارزشهاى دينى از جنبه پرورشى و گسترش روح دوستى و همكارى از نظر اخلاقى
و سياسى است.
ولى كسانى كه در مسجدى كه بناى آن پرهيزگارى باشد گرد مىآيند يا
رهبرى آن را در دست دارند مردمانى پاكيزه خوىاند و هدفشان نخست تزكيه نفس خود و
سپس تربيت مردم است.
فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ
الْمُطَّهِّرِينَ در آنجا مردانى هستند كه دوست دارند پاكيزه
باشند، زيرا خدا پاكيزگان را دوست دارد.» هدف آنان استثمار فقرا و تسلّط بر آنها
به نام دين نيست و نمىخواهند به نام دانش و فضل بر آنان بزرگى فروشند. بلكه آنها
در جستجوى طهارت نفوس خويشند و در پى تكميل شخصيتشان و نماد زنده كسانى هستند كه
در مساجد از روى صدق نيت اقامه نماز مىكنند.
[109] اساس مسجد تقوى با مسجد ضرار فرق بسيار دارد. مسجد تقوى را
بنيان پرهيزگارى است و جستجوى خشنودى حق و در پى آن تنفيذ برنامههاى نبوت و تحقق
اهداف آن در حالى كه مسجد ضرار بنيانش متزلزل است، زيرا بر پيهاى