مىزنند و به منفى بافى مىپردازند، بيم آن است كه اگر مسئله آن چنان
كه بايد روشن نگردد گروهى ديگر نيز از پى آنان روند و اين بيمارى در سراسر اجتماع
رسوخ يابد.
فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ
كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
آنان كه در خانه نشستهاند و از همراهى با رسول خدا تخلف ورزيدهاند خوشحالاند.
جهاد با مال و جان خويش را در راه خدا ناخوش شمردند.» در خانه نشستن اين گروه در
زمانى كه رسول اللَّه (ص) براى جهاد، از شهر خارج شده دليل بر اين است كه آنان قصد
جهاد ندارند و با سخنانى كه در توجيه عمل خود مىگويند مىخواهند بر ننگى كه مرتكب
شدهاند پرده كشند.
وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ و گفتند در
هواى گرم به جنگ نرويد.» اكنون اين سؤال مطرح مىشود كه آيا مسلمان مىتواند گرمى
آتش جهنم را از خود دور سازد، بدون آن كه در ميدان جهاد تحمل مشقات كند؟
قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ
اگر مىفهمند بگو: گرماى آتش جهنم بيشتر است.» [82] حتى مصاعب و مشكلات دنيا بدون
تحمل مصاعب و مشكلاتى ديگر از سر راه آدمى برداشته نخواهند شد. اگر/ 238 دشمنى در
گرمى تابستان يا سرماى زمستان بر سر تو بتازد، آيا مىتوانى بگويى: اكنون مجال كار
زارم نيست، صبر كن تا بهار يا پائيز؟ چگونه چنين توان گفت در حالى كه خصم آماده
پيكار است و سر تا پا غرق در سلاح؟ كسانى كه از حل مشكلات مىگريزند و به زودى بر
مشكلاتشان هر چه بيشتر افزوده خواهد شد. روزگار تيره اى را در پيش رو دارند؛
روزگارى كه بايد فراوان بگريند و اندك بخندند. آرى
فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً جَزاءً بِما
كانُوا يَكْسِبُونَ به سزاى اعمالى كه انجام داده اند بايد كه اندك
بخندند و فراوان بگريند.» مؤمنان راستين در روزگاران صلح و آسايش، خود را براى
روزهاى سخت