اين سؤال پيش مىآيد كه اسلام چه مقدار از اموال اندوخته شده را
عنوان گنج و گنجينه مىدهد. آيا افزون بر نياز يك تن؟ يا افزون بر چهار هزار دينار
را؟ يا مراد مالى است كه شخص در راه خدا آن را انفاق نمىكند يا در سازندگى جامعه
خود به كار نمىبرد. يعنى آن را در راه صنعت و عمران و زراعت و بازرگانى صرف
نمىكند؛ و اگر آن را ذخيره مىسازد براى نيازهاى شخصىاش چون بيمارى يا تنگدستى
احتمالى نيست.
آيا مىتوان گفت كه گنج اندوختن مطابق فلسفه مالى كه در سوره انفال
آمده است حرام است؟ البته اموال بايد به مصرف اجتماع برسد پس كسى كه آن را
مىاندوزد بىآن كه از آن سودى ببرد كوشش و تلاش مردم را تباه مىكند و چرخ اقتصاد
را از كار مىاندازد اما در برخى از احاديث هم براى آن شرايط و حدودى معين شده كه
تجاوز از آن شرايط و حدود جايز نيست.
الف: رسول خدا (ص) فرمايد
«هر مالى كه زكات آن پرداخته شده باشد گنج نيست اگر چه در زير زمين
هفتم باشد و هر مالى كه/ 166 زكات آن پرداخت نشده گنج است، اگر چه بر روى زمين جاى
داشته باشد».
ب: از امير المؤمنين على (ع) روايت شده كه
«بيشتر از چهار هزار دينار گنج است چه زكات آن پرداخت شده باشد يا
نشده باشد و كمتر از آن نفقه است. پس بشارت ده ايشان را به عذاب اليم».
ج: در تفسير على بن ابراهيم آمده است كه عثمان بن عفان به كعب
الاحبار نظر كرد و گفت: اى ابو اسحاق! در باب كسى كه زكات مقرر خود را داده است چه
مىگويى؟ آيا از آن پس باز هم چيزى بر عهده اوست؟ كعب گفت: اگر خشتى از طلايش باشد
و خشتى از نقره چيزى بر عهده او نيست. ابو ذر رضى اللَّه عنه عصايش را برگرفت و بر
سر كعب زد و گفت اى يهودىزاده تو را به نظر كردن در