وَ هُمْ بَدَؤُكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ و آنها كه
عليه شما دشمنى آغاز كردند.» معمولا مردم از پيمان شكنان در هراسند ولى خداوند
مؤمنان را عليه آنان ترغيب مىكند و مىگويد
أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ
كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ آيا از آنها مىترسيد و حال آن كه
اگر ايمان آورده باشيد سزاوارتر است كه از خدا بترسيد و بس.» زمانى كه انسان اصول
و ارزشهايش را زير پاى نهد و به عهد و پيمانهاى خود با مردم، وقعى ننهد پس ديگر
براى او از مكارم اخلاق چه باقى مىماند كه او را مؤمن بنامند.
[14] از پيش نتيجه قتال براى خداى تعالى روشن است. از اين قرار
اولا: خداى تعالى به زودى كفار را به دست مؤمنان عذاب مىكند.
قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ
با آنها بجنگيد، خدا به دست شما عذابشان مىكند.» و اين بدين معنى است كه خداوند
بعضى از مشيتهاى خويش را از طريق مسلمانان به اجرا در مىآورد. پس بر مسلمانان است
كه بشتابند و خدا گامهاى آنان را استوارى خواهد بخشيد. براى آنها تنبلى و سستى
جايز نيست بويژه اگر آن را به نام توكّل بر خدا بخوانند.
ثانيا: كشتى عزت و غرور و گناهآلود آنان چون بر صخره استوار استقامت
اسلامى برخورد كند درهم شكسته خواهد شد.
/ 131 وَ يُخْزِهِمْ و خوارشان
مىسازد.» پيمانشكنان درهم شكسته شدن كشتى عزت و غرور اجتماعى خود را به گونه
ضربتى خرد كننده تلقى مىكنند.
ثالثا: خداى تعالى مؤمنان را يارى مىنمايد و به نسيم پيروزى
دلهايشان را شادمان مىسازد.