خداوند را نفاذ مىدهد و نيز اشاره به دين است كه اين قضيه تنها يك
سفارش دينى نيست بلكه يك حقيقت جديد سياسى است. «روز حج اكبر» مراد روز اجتماع
عظيم مكه به مناسبت حج در ماه ذو الحجة الحرام است. در مكه روزهاى ديگرى هم كه
مردم در آن اجتماع مىكردند وجود داشت و شمار جمعيت در آن روزها بسى كمتر از روز
حج اكبر بود. بعضى گويند مراد از حج اكبر/ 117 روزى است كه مؤمنان و مشركان در آن
روز با هم در مكه حاضر مىشوند، زيرا بعد از آن سال ديگر مشركان را به حج راه
نبود.
أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ
تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ
غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ كه خدا و پيامبرش از مشركان بيزارند.
پس اگر توبه كنيد برايتان بهتر است ولى اگر سرپيچى كنيد بدانيد كه از خدا نتوانيد
گريخت.» و مقاومت شما را هيچ فايدهاى نيست.
وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِيمٍ
و كافران را به عذابى دردآور بشارت ده.» اين عذاب در آخرت است هم چنان كه در دنيا
است.
[4] لغو پيمانها و سوگندهايى كه ميان مسلمانان و مشركان بود به چند
بعد محدود بود
نخست آن كه: لغو كردن به سبب آن بود كه مشركان روح معاهده يا بندها و
فقرات آن را نقض كرده بودند.
ديگر آن كه: مدت معاهده سر آمده بود.
سوم آن كه: ممكن است معاهده به گونهاى بوده باشد كه هر يك از دو طرف
حق داشته باشند به شرط دادن مهلتى معين به طرف ديگر آن را لغو كند. و معلوم مىشود
كه بيشتر معاهداتى كه ميان عربها بسته مىشد از اين نوع بوده زيرا در اين آيه به
انجام معاهداتى كه داراى مدت معين است تأكيد شده است. و در حالى كه هيچ يك از دو
طرف هم خلاف آن رفتار نكردهاند.