هدايتشان كتاب فرستاده و چه فرق بسيارى است ميان كسانى كه در آنها
هيچ توان راهنمايى نيست و كسى كه مردم را به راه راست هدايت مىكند.
كسانى كه نمىتوانند گرهى از كار خود بگشايند چگونه مىتوانند
گرهگشاى كارهاى ما باشند. دلهايشان آن چنان سياه شده است كه نداى اصلاح را به
گوشهاى خود نمىشنوند و با آن كه حقايق در برابرشان آشكار است آن را نمىبينند.
/ 519
شرح آيات
آخرين دارو، داغ نهادن است
[193] جلوداران گمراهى كه با خدا به ستيزه برخاستهاند رداى حاكميت
هستند و فساد و تباهى را به حضيض نشاندهاند و لذا بر ماست آنها را به قتل رسانيم
و اين تنها درمان ايشان است. گمان برخى از سادهانديشان در اين كه خودكامگان
مىتوانند ره يابند توجيهى است براى تنبلى و عدم فعاليت آنها در شوريدن بر آنها و
از همين روست كه قرآن كريم با اين سخن، بر چنين توجيه سبكى خط بطلان مىكشد.
وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى لا يَتَّبِعُوكُمْ سَواءٌ
عَلَيْكُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ- اگر آنها
را به راه هدايت بخوانى، از شما پيروى نخواهند كرد.
برايتان يكسان است، چه دعوتشان كنيد و چه خاموشى پيشه سازيد.» [194]
پيشوايان ضلالت هم انسانهايى هستند چون ديگران، بلكه كمتر از ديگران. زيرا مردم
عادى هدايت را مىپذيرند، در حالى كه اين طاغيان چشم و گوش خويش فرو بستهاند.
إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُكُمْ
فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ-
آنهايى كه جز اللَّه به خدايى مىخوانيد، بندگانى چون شمايند. اگر راست مىگوييد،
آنها را بخوانيد تا شما را اجابت كنند.» يعنى اگر به راستى داراى عقل و قدرت
هستند، در حالى كه نه چنين