/ 44 وَ إِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا
بِها حَتَّى إِذا جاؤُكَ يُجادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا
إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ و هر معجزهاى را كه بنگرند، بدان
ايمان نمىآورند و چون نزد تو آيند با تو به مجادله پردازند كافران مىگويند كه
اينها چيزى جز اساطير پيشينيان نيست.» قلب فرو بسته احساسات خود را در خدمت فرو
بستگى و افكار مرده خود مىگذارد گوش از شنيدن حقيقت كر است و چشم از ديدن آن كور
و زبان راه مجادله مىپويد و به مغالطه مىگرايد.
[26] حق ضامن زندگى نفس است ولى در نظر اينان چون سخن بيهودهاى است
كه مردم را از پذيرفتن آن نهى مىكنند و بدين طريق زندگى و شخصيت و امتداد وجود
خود را از دست مىدهند.
وَ هُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ يَنْأَوْنَ عَنْهُ وَ إِنْ
يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ اينان مردم
را از پيامبر باز مىدارند و خود از او كناره مىجويند و حال آن كه نمىدانند كه
تنها خويشتن را به هلاكت مىرسانند.»
بر لبه پرتگاه
[27] چون تكذيب كنندگان آيات خداوندى عذاب خدا را احساس كنند آن گاه
در مىيابند كه در اثر ترك حق و حقيقت چه زيانى به خود رسانيدهاند.
وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا يا لَيْتَنا
نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
اگر آنها را در آن روز كه برابر آتش نگاهشان داشتهاند بنگرى، مىگويند كاش ما را
باز گردانند، تا آيات پروردگارمان را تكذيب نكنيم و از مؤمنان باشيم.» اگر فرزند بزرگ
تو بيمار شود و مشرف به مرگ، در اين حال آنچه براى تو مهم است سلامت اوست و بس.
مثلا در اين هنگام در اين فكر نيستى كه دكترى كه نزديك خانه تو است با تو رفيق است
و تو از او رودربايستى دارى و به همين سبب او را بر پزشكان ديگر ترجيح مىدهى، يا
نمىگويى كه پزشك خانواده كه به