responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير هدايت نویسنده : المدرسي، السيد محمد تقي    جلد : 3  صفحه : 332

بزرگترين آزارى كه مستكبران مى‌توانستند بر مؤمنان وارد آورند، اين بود كه برخى از نعم مادى را از آنان دريغ دارند و اين شيوه مستمر آنهاست كه همواره طاغوتان مخالفان خود را از آن مى‌ترسانند، ولى بايد ديد كه سرانجام چه خواهد شد.

[91] خداى سبحان به بشر فرصتى محدود داده است و در اين فرصت آنان را مى‌آزمايد كه/ 384 در برابر تمايلات شهوى تا چه حد پايدارى توانند. خداوند اين فرصت را به قوم شعيب نيز عطا كرد. اكنون آن فرصت به پايان رسيده و زمان سرنوشت فرا رسيده است.

فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ‌- پس زلزله‌اى سخت آنان را فرو گرفت و در خانه‌هاى خود بر جاى مردند.» اين زلزله به قدرى سخت بود كه خداوند مهلتشان نداد كه حتى براى مردن خود را مهيا كنند و بر زمين بخوابند.

معيار زيانمندى‌

[92] در اين جا آن واقعيتى كه شعيب مردم را از آن بر حذر مى‌داشت آشكار شد كه زيان و سود در ارزشهاى پايدار است نه در مصالح زودگذر.

الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا- آنان كه شعيب را به دروغگويى نسبت دادند، گويى هرگز در آن ديار نبوده‌اند.» فرصتشان به پايان رسيد و زندگيشان بر باد رفت و بازارهايشان ويران گرديد، به گونه‌اى كه هر كس مى‌پنداشت كه اصلا موجودى در آنجا نمى‌زيسته است.

الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كانُوا هُمُ الْخاسِرِينَ‌- آنان كه شعيب را به دروغگويى نسبت مى‌دادند، خود زيان كردند.» [93] اما شعيب قوم خود را كه هلاك شده بودند به همان حال رها كرد بى‌آن كه برايشان قطره اشكى ببارد.

فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ‌

نام کتاب : تفسير هدايت نویسنده : المدرسي، السيد محمد تقي    جلد : 3  صفحه : 332
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست