بسيار است./ 375 كشاورزى كه زمين را شخم مىزند و مزرعه را آب مىدهد
يا ميوهها را مىچيند همانند كسى نيست كه ميوهها را مىبلعد بدون اينكه ارزش
واقعى آنها را بشناسد. كشاورز هم چنان كه آن ثمرات مىرسند و به كمال مىرسند، او
نيز راه كمال مىپويد در حالى كه آنكه ميوهها را تباه مىكند خود نيز به همان
اندازه تباه مىشود.
پس چه كسى است كه مىگويد ويران ساختن بهترين وسيله دفاع و بهترين
وسيله مبارزه است.
وقتى كه تو يك سرباز دشمن را مىكشى به اندازه يك سرباز به نيرويت
افزوده شده ولى وقتى كه سربازى را از سربازان دشمن به سربازان خود مىافزايى، اين
سرباز مىتواند، سربازان ديگر را به سوى تو سوق دهد.
وقتى كه تو يك كارخانه دشمن را ويران كنى مىپندارى كه بر قدرت
اقتصادى تو به قدر آن كارخانهاى كه ويران شده اضافه شده است. ولى اين يك واقعيت
است يا يك پندار؟ در حالى كه وقتى تو خود يك كارخانه به كارخانههايت اضافه مىكنى
اين يك كارخانه حلقههاى كارخانههاى تو را كامل مىكند و نقص موجود را از ميان
مىبرد و در نتيجه تو را به توسعه كارخانههايت يارى مىنمايد.
و فرق است ميان اين كه مزرعهاى از مزارع دشمن را آتش بزنى يا خود
مزرعه تازهاى احداث كنى. مزرعهاى كه احداث مىكنى تنها به قدرت اقتصادى كشورت
افزوده نمىشود، بلكه قدرت توليد تو را بالا مىبرد. يعنى دانههايى را كه در
مزرعه توليد كردهاى مىتوانى كه در زمين ديگر بكارى به همين طريق مزارع متعددى به
وجود آورى.
بدين گونه همواره ساختن بهترين وسيله است براى ويران كردن دشمن است و
اصلاح بهترين وسيله است براى از بين بردن عوامل فساد. خداى تعالى است كه
مىفرمايد