حرفهايشان به دليلى استوار نيست و از اين رو نمىتوانند در دلهاى ما
شك و ترديد برانگيزند و در ايمان ما سستى پديد آورند.
گاه مىگوييم كه- خداى ناخواسته- شايد برخى از حرفهايشان درست باشد و
همين پندار در ايمان ما تزلزل ايجاد كند. آنچه در اين درس آمده است تأكيد اين است
كه خداوند اين گروه را از هدايت محروم داشته و فطرت پاك را از ايشان برگرفته است.
در عوض به اين فكر افتادهاند كه با برساختن جملاتى به ظاهر آراسته با رسول معارضه
كنند. حتى براى جعل چنان گفتارهايى به يكديگر القاء كلام مىكنند.
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ
وَ الْجِنِ- و همچنين براى هر پيامبرى دشمنانى از شياطين انس و جن قرار داديم.»
سؤال اين است كه خداى تعالى چرا و چگونه چنين مىكند آيا براى معارضه با نبوت
پيامبرى كه مبعوث داشته خود معاندانى را خلق مىكند؟
بسا ممكن است كه جواب درست اين باشد كه اين يكى از سنتهاى خداست در
زندگى كه قرآن از آن ياد مىكند تا چشمها و گوشهايمان باز باشد و به ناگهان در دام
آنان گرفتار نياييم. و از آنجا كه همه سنتها و قوانينى كه در اين عالم، وجود دارد
آفريده خداست در قرآن از اين گونه تعبيرات فراوان آمده است.
رسالتى كه منتشر شود و هيچ خصمى در برابر آن نايستد بسا ممكن است
صاحبان رسالت را درباره خود به شك اندازد كه چرا اين قاعده كلى در باب ديگر
رسالتها اعمال شده در رسالت او اعمال نشده است. مدّعيان رسالت اگر پندارند كه
كارشان سهل و ساده است در اشتباهاند، زيرا شياطين انسى در جوامع طاغوتى متمثل است
و شياطين جنى، همچنين اعتقادات و اهواء كافران و منافقان و امثال ايشان.
يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً-
و براى فريب يكديگر سخنان آراسته القاء مىكنند.»/ 165 وحى رسالت بشر را يارى
مىدهد تا حقايق زندگى را بهتر ببينند در حالى