در باب ضرورت اعراض از مشركان به اعتبار اين كه معاندان هستند سخن
گفته شد. قرآن سخن از مشركان را ادامه مىدهد و مىگويد كه آنان سوگندهاى بزرگ به
نام اللَّه مىخورند كه اگر فلان معجزه در فلان صورت بر آنها آشكار شود يا دليل
قويترى پيدا كنند ايمان خواهند آورد. و حال آن كه دروغ مىگويند. و خدا مىتواند
همان چيزهايى را كه آنان مىطلبند برايشان نازل كند ولى چه كسى ضمانت مىكند كه آن
را قبول كنند، در صورتى كه آيات واضحه را رد مىكنند. در آيه بعد سخن از اين است
كه كافر شدن به آيات سبب تبديل ارزشها و معيارها و عدم قدرت بر تمييز آنها مىشود.
زيرا كافران سركشاناند و سركشى حجاب عقل است و قلب را در تيرگى رها مىكند.
در آيه سوم سخن از اين است كه خدا آيات واضحه بيشترى بياورد چون نزول
ملائكه و سخن گفتن مردگان و گرد آمدن هر چيز در مقابل ايشان. باز هم ايمان
نمىآورند زيرا جهل بر اكثرشان احاطه دارد.
/ 159
شرح آيات
قسمهاى دروغ
[109] با آشنايى به طبيعت مشركان مىتوانيم به انگيزههاى اعتقادى
ايشان پى ببريم. اينان گاه سبب كافر شدنشان پيروى از شهوات است و گاه فشار
جامعهاى كه در آن زندگى مىكنند يا وحشت از طاغوتى كه بر آنها حكومت مىكند