وَ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ الْجِنَّ وَ خَلَقَهُمْ-
براى خدا شريكانى از جن قرار دادند و حال آن كه جن را خدا آفريده است.» خدا جن را
آفريده است زيرا جن نيز چون ديگر موجودات است، محدود و جاهل و متعدد و كثير و همه
اينها صفات مخلوقند خواه آن مخلوقات آشكار باشند يا از ديدهها پنهان.
وَ خَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَ بَناتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ-
و بىهيچ دانشى به دروغ دخترانى و پسرانى براى او تصور كردند.» اينان دروغى بزرگ
بر خداى بستند چيزى خلاف سنت حيات،/ 149 بدين معنى كه بعضى از اين گروه خرافه پرست
اين شريكان خيالى را آن قدر به خدا نزديك پنداشتند كه گفتند دختران يا پسران او
هستند. كسانى كه چنين اعتقادى باطل دارند هرگز ندانستهاند كه سخنشان تا چه پايه
دروغ و خرافه است. زيرا چگونه ممكن است كسى مدعى شود كه چيزى نزديك به چيز ديگرى
است در حالى كه هيچ دليل و شاهدى بر مدعاى خود نداشته باشد.
سپس نسبت شيء به خداى سبحان به عنوان دختر يا پسر او دليل بر عدم
شناخت آنهاست از خدا. زيرا كسى را كه خدا را بشناسد مىداند كه او منزّه از شريك
است و فراتر از آن است كه متصف به صفات مخلوق شود و حال آن كه اين امور كه به خدا
نسبت مىدهند همه صفات مخلوق است.
سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يَصِفُونَ- او منزه
است و فراتر از آنچه وصفش مىكنند.» آرى، به خداى خود صفات آفريده شدگان را
مىدهند.
آفرينش است نه ولادت
[101] در آيه پيشين اين معنى روشن شد كه در عالم الوهيت درجاتى
نيست. به اين معنى كه خدايانى باشند بعضى چون پدر و بعضى چون فرزند.
همچنين اين آيه وجود توالد و تناسل را نيز در آن عالم منتفى مىداند.
قرآن حكايت