پس از آزمونها و تلاشهاى فردى و پس از آن شك عارى از شايبه شرك كه
ابراهيم را به سرچشمه يقين راه نمود، كشاكش ميان او و قومش آغاز شد آنان ابراهيم
را از عواقب كفر به خدايان خود بر حذر مىداشتند و ابراهيم به سادگى پاسخشان
مىداد كه فقط بايد از خدا ترسيد نه از قوه و قدرت مخلوق او، زيرا تمام نيروها تحت
فرمان و علم و اراده خداوند است. ابراهيم قوم خود را فرمان داد كه به فطرت خود باز
گردند تا به حقيقت راه يابند. و روشن ساخت كه بيم و وحشت آنها از خدايانشان براى
او معنايى ندارد. زيرا اگر خدا فرمانى و دستورى روشن و صريح در باب اطاعت از فردى
صادر نكرده باشد، و آن گاه كسانى بدون اذن خدا از او