به همان گونه كه با حقايق آسمان و زمين به وسيله آنچه در بدن خود تو
است ارتباط و اتصال پيدا مىكنى، ناگزير بايد عبرتها و نشانههاى آنها، و نيز فهم
و درايتى كه در عقل تو است، پيوسته، در تو كارگر باشد، و چنان مىنمايد كه تنها
صاحبان يقين آيات و نشانههاى خدا را در زمين مىبينند، و در نفس و در آسمانى كه
خدا روزى را در آن مقدر كرده، و در آن چيزى را از فضل خويش قرار داده كه توقع دست
يافتن به آن را داريم، و از بلا و گرفتاريهاى آن دورى مىگزينيم ... و در داستان
مهمانان ابراهيم اين امر مورد تصديق قرار گرفته است، چه آنان مژدهاى براى او
آورده بودند (به اين كه از پير زنى عقيم و سترون پسر دانايى نصيب او خواهد شد كه
همان اسحاق است)، و آنان را بر سر قوم مجرم لوط فرستاده بودند تا با عذاب تجسم
يافته در سنگى از گل كه براى آن مسرفان (و منحرفان جنسى) آماده شده بود، آنان را
به عذاب برسانند.
عذاب مقدر شده به حكمت بالغه الاهى بود، و تنها يك خانه را كه در آن
مسلمانان جاى داشتند شامل نشد، و آنان كسان لوط بودند كه خدا آنان را سحرگاهان از
آن خانه بيرون آورد، و اين خانه به همان حال خود همچون آثار ويران شده آن شهر بر
جاى ماند تا آيتى آشكار براى ترسندگان از خدا باقى بماند (ولى سنگدلان هرگز از اين
آيت و علامت استفاده نمىكنند).
/ 38 داستان فرعون نيز عبرتى براى عبرت گيرندگان است كه خدا موسى را
با