اين كلمه به همين صورت به شكل يك آيه قرآنى نازل شده است، و پس از
حروف مقطعه موجود در آغاز بعضى از سورهها، كوتاهترين آيه محسوب مىشود، ولى از
لحاظ معنى محورى را در تمام اين سوره تشكيل مىدهد كه يا هر يك از آيات آن پيوستگى
دارد، و سايه آن بر كلمات آيهها مشاهده مىشود، و هنگامى كه از اين سوره مباركه
به جهان گسترده توجه مىكنيم، اين نام الاهى را بر فرد فرد از افراد آن گسترده
مىبينيم، بدان جهت كه خداوند متعال زندگى را با لغت و زبان رحمت و لطف نوشته است،
و اين تصور در تو پيدا مىشود كه آدمى چه اندازه بايد گمراه و تهى از احساس باشد
تا نسبت به پروردگار خويش و رحمت او نادان بماند، و منكر نعمتهاى او شود، و از روى
خودخواهى بپرسد وَ مَا الرَّحْمنُ «رحمان
چيست؟!»، [2] چنين كسى بدون شك از لحاظ درجه و فهم از
چهارپايان هم پايينتر است، بدان سبب كه آنها رحمت پروردگار خويش را مىفهمند، و
به قدر شعور خويش به او ايمان دارند، در صورتى كه انسان كه خدا به او عقل داده، از
اين عقل خود بهرهبر نمىگيرد! و پروردگار ما درباره اين گونه كسان گفته است
أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ
إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا
«يا چنان مىپندارى كه بيشتر ايشان مىشنوند يا به عقلشان كار مىكنند، در صورتى
كه آنان نيستند مگر همچون چار پايان بلكه گمراهتر!». [3]
[2] بنا بر اين بياييد تا با هم به وحى گوش دهيم تا او گوشهاى از رحمت خدا را به
ما معرّفى كند، و ما را به تجليات نام الرحمن در آفرينش و در خود، پيش از آن
راهنما شود.
عَلَّمَ الْقُرْآنَ «قرآن را آموخت.»/ 283 رحمت
الاهى را درجاتى است، ولى بزرگترين آنها نسبت به انسان هدايت