براى اعتماد كردن به زينت دنيا وجود ندارد، زيرا كه آن نيز حركت
مىكند و نابود مىشود، و انسان ناگزير بايد بار مسئوليت كامل در برابر اعمالش را
در برابر پروردگار خويش تحمل كند، اعمالى كه آنها را به صورت ثبت شده و تجسم يافته
در برابر خويش خواهد ديد، اگر خوب بوده باشد خوب، و اگر بد بوده باشد بد.
سپس آيات (50- 56) ايستار انسانى از اصحاب زينت را كه مستكبران در
زميناند، از طريق صورتهاى تاريخى و آيندهاى بيان مىكند، و قرآن آدمى را بر آن
برمىانگيزد كه فاصلهاى موجود ميان مؤمنان و اصحاب زينت برقرار سازد، تا از آنان
پيروى نكنند و از ايشان يارى نجويند، از آن روى كه، اولا، از دشمنانند و، ثانيا
نادان و گمراه كننده.
سپس از نقش تصور ذهنى در شناخت حقيقت عينى سخن مىگويد، و اين مطلب
را بيان مىكند كه جدل/ 346 انسان حدى ندارد، و هر اندازه شماره حقايق قرآنى در
برابر او فراوان باشد، بازهم چنين است، سپس بر آن تأكيد مىكند كه انسان براى
هدايت شدن در زير فشار قرار نگرفته، و اين كه استهزا و ريشخند كردن خطرناكترين
پرده و حجاب در ميان عقل آدمى و دست يافتن به هدايت است. و آن كس كه سختترين
ستمگر نسبت به نفس خويش و مردمان و حقايق است كه خدا فطرت ايمان را در قلب او به
وديعه نهاده و سپس آن را از طريق رسالتهايش به ياد آيات او انداخته، پس از آن دورى
جسته و گناهان خودش را فراموش كرده، پس خداوند متعال بر روى قلب او پوششى قرار
داده و فهم را از او دور ساخته و در گوش او سنگينى پديد آورده است كه بنا بر اين
هرگز به هدايت دست نخواهد يافت.
بدان سبب كه خدا آمرزنده و رحمان و رحيم است، با شتاب به عذاب مردمان
كافر نمىپردازد، ولى عذاب را اجلى است كه از آن منحرف نمىشود، و شاهد بر آن است
شهرهايى كه در موعد معين براى هلاك مردم آن هلاك شدند (57- 59).
سياق قرآنى در آيات (60- 64) ادامه پيدا مىكند و از داستان موسى با
شخص عالم، و از طريق آن از صفات عالم و متعلم، و اهميت تعليم با ما سخن