كه خدا هادى و راهنمايى براى آنان فرستاده باشد تا رسالتهاى
پروردگارشان را به ايشان برساند.
كلمه «الرسول» كلمه عامى است كه شامل هر كس مىشود كه مستقيما حامل
رسالت توحيد باشد، همچون رسول اللَّه (ص)، يا به صورت غير مستقيم همچون امامان
معصوم (ع) يا فقيهان مجتهد يا رساليان و مجاهدان.
امتها چگونه از بين مىروند؟
دليل وجود مسئوليت بشر، كيفرى است كه در دنيا به سزاى كارهاى بد خود
مىبيند، و بر ما است كه آخرت را به دنيا قياس كنيم، و دليل بر رحمت خدا و حكمت او
است كه هيچ كس را تا بر او رسولى نفرستاده باشد عذاب نمىكند، و خداى تعالى شهرى
را گرفتار هلاكت نمىسازد مگر اين كه با فرستادن رسولان حجت را بر ايشان تمام كرده
باشد.
[16] وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً
أَمَرْنا مُتْرَفِيها فَفَسَقُوا فِيها- و چون اراده هلاك كردن شهرى
كنيم به متنعمان آن فرمان مىدهيم تا در آن به فسق و فجور بپردازند.»/ 213 در اين
جا قرآن حكيم ارتباطى را ميان اسراف و هلاكت آن شهر نشان مىدهد، ولى به چه سبب
خدا چنين فرمانى را به مترفان و خوشگذرانان مىدهد؟
آن كه مأمور به اين كار است در اين جا حذف شده و معطوف بر اين گفته
خداى تعالى است كه حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا،
پس خداوند سبحانه و تعالى مردمان را به هدايت و نيكوكارى و پرهيزگارى فرمان
مىدهد، ولى چون آنان به فرمان عمل نمىكنند بلكه فسق و نافرمانى نسبت به آن از
خود نشان مىدهند، و به محاربه با خدا و فرستادهاش برمىخيزند، آيا چه پيش خواهد
آمد؟
فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمِيراً-
اجراى فرمان درباره آنان تحقق پيدا مىكند و آنان را نابود مىكنيم و به هلاكت
مىرسانيم.» يعنى مسئوليت ايشان تحقق پيدا مىكند و حجت خدا بر ايشان كامل