[12] در مواقع سختى بسا اراده مسلمانان روى به ضعف نهد و ايمانشان
سستى گيرد ولى خداى تعالى به وسيله نيروى ملائكه به دلها ثبات و استقامت عطا
مىكند.
إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ
آن گاه كه پروردگارت به فرشتگان وحى كرد كه من با شمايم.» و از آنجا كه خداوند با
ملائكه است و ملائكه را به نيروى مقهور ناشدنى خود يارى مىرساند پس ملائكه از هر
قوه و قدرت مادى برتر و تواناترند.
فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ
كَفَرُوا الرُّعْبَ شما مؤمنان را به پايدارى وا داريد، من در دلهاى
كافران بيم خواهم افكند.» چون ترس بر دل و جان غلبه يابد بسا اشياء در نظر بزرگتر
از اندازه واقعىشان جلوه نمايد از اين رو كافران نيروى مؤمنان را بيش از آنچه بود
مشاهده كردند/ 26 و در كارشان سستى گرفتند و اين امر در اثر ثباتى بود كه خداوند
به وسيله ملائكه به مؤمنان ارزانى داشته بود و اين ثبات سبب پيروزيشان در عرصه
نبرد گرديد.
فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ
بَنانٍ و بر گردنهايشان بزنيد و انگشتانشان را قطع كنيد.» اين ضربتها در
جاهاى حساس بدن فرود آمد، چون سر و دست و هيچ ضربتى به هدر نرفت و ناچيز نشد در
حالى كه ضربات دشمن، به هدر مىرفت و ناچيز مىشد، زيرا دلهايشان پراكنده بود و
بىثبات بدين گونه چون دل و جان از ثبات برخوردار باشند پيروزى فرا چنگ آيد.
[13] به چه سبب خداوند دلهاى كافران را پراكنده ساخت و آنان را به
هزيمت وا داشت؟ زيرا آنان از فرمان خداوندى سر بر تافته و از راه راست زندگى
انحراف جسته بودند. از اين رو است كه مىفرمايد