برده شود و به گونهاى مستمر و بى وقفه پى گيرى شود.
وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
و از خدا و پيامبرش فرمان بريد، اگر از مؤمنان هستيد.»
صفات شخصى مؤمنان
[2] مؤمنان را سه صفت اصلى است كه اگر در مؤمنى يافته نشوند بايد در
ايمان او ترديد كرد.
الف: در شناخت خداوند به پايهاى رسد كه ياد خدا موجب خوف او از خدا
گردد، زيرا به عظمت و قدرت خداوندى آگاه است و مىداند كه علم خدا بر او احاطه
دارد و خدا او را مىبيند و سخنش را مىشنود. پس چرا از او نترسد؟ در آيه از
واژههايى كه به معنى ترس است واژه و جل را برگزيده و آن را به دل نسبت داده است.
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ
قُلُوبُهُمْ مؤمنان كسانى هستند كه چون نام خدا برده شود خوف (و جل) بر دلهايشان
چيره گردد.» پس و جل به چه معنى است؟ و جل به معنى تحرك است زيرا وقتى كه ترس را
به دل نسبت مىدهيم، معنىاش با زمانى كه آن را به ديگر اعضاى شخص نسبت مىدهيم
فرق مىكند. هنگامى كه ترس بر دل غلبه كند دل به لرزش مىآيد.
ب: قلوب مؤمنان از ياد خدا متأثر مىشود/ 14 و ياد خدا بر ايمانشان
مىافزايد زيرا گوش فرا دادنشان به آيات خدا دور از حجاب كفر و انكار صورت مىگيرد
و خيال فسق و فجور را آن را نمىآلايد. در حالى كه منافق چون آيات خدا را بشنود بر
كفرش و انكارش مىافزايد، زيرا آنها را در ذهن خويش به گونهاى تفسير مىكند كه بر
عكس نتيجه مىدهد. منافق با اين گونه تفسير منافقانه، در برابر آيات الهى جبهه
مىگيرد و از پيش خويشتن را آماده مىسازد كه آنها را نپذيرد و در برابر آنها به
مقابله برخيزد. از اين رو در باره مؤمنان مىگويد
وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إِيماناً
و چون آيات خدا بر آنان