responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 869

مناجات جانسوز در نیمه های شب

یوسف بن اسباط می‌گوید: پدرم گفت (نیمه‌های شب) به مسجد رفتم جوانی را در حال سجده دیدم که چنین می‌گفت: سجد وجهی متعفراً فی التراب لخالقی و حق له: «صورتم خاک آلود برای آفریدگارم سجده کرد، و خداوند سزاوار سجده است.» به سوی آن جوان رفتم، ناگاه دریافتم که او امام سجاد علیه‌السلام است. هنگامی که هوا روشن شد، به سوی او شتافتم و عرض کردم: «ای فرزند پیامبر! چرا آن همه به خود زحمت می‌دهی با اینکه خداوند تو را برتری بخشیده و تو در پیشگاه خدا، عزیز و ارجمند هستی؟!» آن حضرت با شنیدن این سخن گریه کرد، سپس فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: کل عین باکیة یوم القیامة الا اربعه اعین: عین بکت من خشیة الله، و عین فقئت فی سبیل الله، و عین غضت عن محارم الله، و عین باتت ساهرة ساجدة: «هر چشمی در روز قیامت گریان است مگر چهار چشم:
1- چشمی که از خوف خدا بگرید؛ 2- چشمی که در راه خدا کور شده باشد؛ 3- چشمی که از حرامهای خدا پوشیده شده باشد؛ 4- و چشمی که شب تا صبح در حال سجده بیدار باشد.»
سپس فرمود: خداوند به وجود بنده شب زنده‌دار، بر فرشتگانش مباهات می‌کند و به آنها می‌فرماید: «به بنده‌ام بنگرید؛ روحش در نزد من است و پیکرش به اطاعت من اشتغال دارد، از بستر برخاسته و به خاطر ترس عذاب من، و تحصیل رحمت من، مرا می‌خواند، گواهی دهید که من او را آمرزیده‌ام.» [1] .
پی نوشت ها:
[1] کشف الغمه، ج 2، ص 294 و 295.
منبع: نگاهی بر زندگی امام سجاد؛ محمد محمدی اشتهاردی؛ سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران.

نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 869
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست