responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 868

مناجات عارفانه

طاووس یمانی گوید:
نیمه شبی که همه جا را سکوت گرفته بود به طواف خانه خدا رفتم. دیدم که جوانی زیبارو و خوش قامت پرده کعبه را گرفته و با سوز و آه وصف ناپذیری این چنین با پروردگار مناجات می‌کرد: «چشم‌ها به خواب رفته است و ستارگان در آسمان دمیده‌اند و تو پادشاه زنده و پایدار جهان هستی. در این تاریکی شب همه شاهان و حاکمان، درهای کاخ‌هایشان را بسته‌اند و نگهبانان بسیاری بر آن گماشته‌اند. (آری همه درها بسته است)
ولی در خانه تو به روی نیازمندان همواره باز است. و اینک من به درگاه تو پناه آورده‌ام تا به من با نظر رحمتت بنگری. ای مهربان‌ترین مهربانان.»
سپس این اشعار زیبا را خواند:
یا من یجیب دعاء المضطر فی الظلم
یا کاشف الکرب و البلوی مع السقم
قد نام و فدک حول البیت قاطبة
و انت وحدک یا قیوم لم تنم
ادعوک رب دعاء قد امرت به
فارحم بکائی بحق البیت و الحرم
ان کان عفوک لا یرجوه ذو شرف
فمن یجود علی العاصین بالنعم؟
«ای خدایی که دعای بیچارگان را در تاریکی‌های شب اجابت می‌کنی و ای کسی که دردها و رنج‌ها و بیماری‌ها را برطرف می‌کنی!
همه مهمانان تو در اطراف خانه‌ات خوابیده‌اند و تنها تو هستی که هرگز به خواب نمی‌روی، ای خدای قیوم! پروردگارا! تو را به دعاهایی که خودت آن را آموخته‌ای می‌خوانم و از تو می‌خواهم که به حق خانه و حرمت به چشمان اشکبار من رحم کنی.
اگر بخشش تو به مجرمان درگاهت نرسد پس گنهکاران به درگاه چه کسی پناهنده شوند؟!» آن قدر مناجات کرد و اشک ریخت که بیهوش افتاد. من دویدم سر مبارکش را به دامن گرفتم در حالی که گریه، به من امان سخن گفتن نمی‌داد.
اشک‌هایم به صورت امام علیه‌السلام ریخت و آن حضرت به هوش آمد و با حالتی نالان فرمود:
«من ذالذی شغلنی عن ذکر ربی» «کیستی که مرا از ذکر پروردگارم باز داشتی؟» عرض کردم: «منم طاووس یمانی، خادم ارادتمند شما. ذلیل و خاک پای شما. ای مولای من! چرا اینقدر گریه می‌کنی و به درگاه خداوند تضرع و زاری می‌نمایی. فرمود: «اگر من گریه نکنم پس چه کسی باید بگرید.» گفتم: «شما فرزند رسول خدا و امیرمؤمنان هستید و مادرتان فاطمه زهرا و پدر گرامی‌تان امام حسین می‌باشد. شفاعت روز قیامت به دست جد توست و رحمت خداوند زیاد است و نسبت به شما از همه کس بیشتر.» حضرت نگاهی به من نمود و فرمود: «دع عنی و حکایة ابی و امی و جدی» «واگذار حکایت پدر و مادر و جد و حسب و نسب را.» «ان الله خلق الجنة لمن اطاعه و لو کان عبدا حبشیا و خلق النار لمن عصاه و لو کان سیدا قرشیا»
«خداوند بهشت را خلق فرمود برای کسی که او را اطاعت کند هر چند غلام حبشی (سیاه رنگ و مجهول‌الهویه) باشد و جهنم را خلق فرمود برای کسی که او را معصیت کند هر چند سید هاشمی (و فرزند پیامبر خدا باشد).» مگر نشنیده‌ای قول خداوند را که می‌فرماید: «فاذا نفخ فی الصور فلا انساب بینهم یومئذ و لا یتسائلون» [1] . «روز قیامت حسب و نسب به کار کسی نمی‌خورد. چه سود که کسی بگوید من پسر پیغمبر هستم.»
شیر را بچه به او ماند همی
تو به پیغمبر چه میمانی بگو
پسر پیغمبر باید مثل خود پیغمبر باشد. آن حضرت آن قدر در شب‌ها نماز خواند و به عبادت ایستاد که پاهای مبارکش ورم کرد و آیه نازل شد که: «طه، ما انزلنا علیک القران لتشقی» [2] .
«ای پیامبر ای ماه شب چهارده! ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که تا این حد خود را به مشقت اندازی.» (حالت پیامبر اکرم این چنین بود و بنابراین سادات و ذریه آن حضرت نیز باید خوفشان از بقیه بیشتر باشد.) ای طاووس! اما این‌که سخن از شفاعت پیامبر اکرم گفتی، بدان که به آن نیز اطمینانی نیست، زیرا خداوند می‌فرماید: «لا یشفعون الا لمن ارتضی» [3] .
اگر خدای نباشد ز بنده‌ای خشنود
شفاعت همه پیغمبران ندارد سود
و این‌که گفتی خداوند رحمت واسعه دارد، مگر نخوانده‌ای قرآن را که می‌فرماید: «ان رحمت الله قریب من المحسنین» [4] . «همانا رحمت خداوند شامل حال نیکوکاران است» و نمی‌دانم که در صف نیکوکاران باشم. این سخنان را فرمود و با دیده گریان به سجده افتاد و مرتب می‌گفت:
«لا اله الا الله حقا حقا، صدقا، صدقا» [5] . آری. بی جهت نیست که خداوند متعال خطاب به امام سجاد علیه‌السلام فرموده است: «تو، آقا و سید عبادت‌کنندگان و زینت اولیای گذشته من هستی.» [6] .
پی نوشت ها:
[1] سوره مؤمنون، آیه 101.
[2] سوره طه، آیه 1 و 2.
[3] سوره انبیاء، آیه 28.
[4] سوره اعراف، آیه 56.
[5] بحارالانوار ج 4، ص 101.
[6] اصول کافی، ج 1، ص 528.
منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام سجاد؛ سید علی حسینی قمی؛ نبوغ چاپ دوم 1381.

نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 868
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست