نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 541
زنده کردن آهوی ذبح شده
ابوحمزهی ثمالی میگوید: به امام سجاد علیهالسلام عرض کردم: «میخواهم
از شما دربارهی چیزی بپرسم تا آنچه که مرا مریض کرده است را از بین
ببرد.» حضرت فرمود: «بپرس» . گفتم: «امامان از شما، مرده را زنده
میکنند و جذام و پیسی را خوب مینمایند و روی آب، راه میروند.» حضرت
فرمود: «خدا آنچه به پیامبران داده به محمد صلی الله علیه و آله و سلم هم
داده است. ولی بعضی از فضائل او را دیگران ندارند، و آنچه رسول خدا صلی
الله علیه و آله و سلم داشت به امیرمؤمنان علیهالسلام بخشید و بعد از او
به امام حسن علیهالسلام و بعد از او هم به امام حسین علیهالسلام و به
تمام امامان تا روز قیامت، با زیادیش که در هر سال و هر ماه و هر روز حاصل
میشود، به ارث میرسد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بود و
سخن از گوشت به میان آورد، مردی از انصار نزد همسرش که برهای داشت، رفت و
گفت: «آیا بهره و غنیمتی میخواهی؟» آن زن گفت: «آن بهره و غنیمت چیست؟» او
گفت: «پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به گوشت اشتها دارد، پس آن بره را
برای او ذبح میکنیم.» آن زن گفت: «این تو و این بره، هر چه میخواهی
بکن.» آنها غیر از آن، چیزی نداشتند و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم
هم آنها را میشناخت. پس بره را ذبح کردند و در دیگ پختند. سپس مرد آن را
برداشت و نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آورد. حضرت رسول
صلی الله علیه و آله و سلم خانواده و دوستان اصحابش را جمع کرد و فرمود:
«بخورید ولی استخوانهایش را نشکنید.» مرد انصاری و آنان خوردند و سیر شدند و
پراکنده گشتند. مرد انصاری هم به خانه خود برگشت و بره را دید که جلو درب،
بازی میکند. همچنین روایت شده که امام سجاد علیهالسلام آهویی را
خواند و او آمد. سپس دستور فرمود تا آن را ذبح کنند. آن را ذبح نموده و
پختند و گوشتش را خوردند، ولی استخوانهایش را نشکستند. سپس حضرت دستور
فرمود پوستش را آوردند و استخوانهایش را در وسط آن گذاشت، پس ناگهان به اذن
خدای تعالی آهو برخاست و مشغول چریدن شد. [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) بحارالانوار ج 18. منبع: عجایب و معجزات شگفت انگیزی از امام سجاد؛ تهیه و تنظیم واحد تحقیقاتی گل نرگس؛ شاکر؛ چاپ اول 1386 .
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 541