responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 599

مناظره با مخالفان در مورد محل قطع دست دزد

از زرقان همکار ابن ابی‌دؤاد و دوست صمیمی او روایت شده که گفت :
روزی ابن ابی‌دؤاد از نزد معتصم عباسی خارج شد در حالیکه بسیار غمگین بود، از علت این امر پرسیدم، گفتم : امروز آرزو کردم که ای کاش بیست سال پیش مرده بودم، گفتم : چرا اینگونه آرزو کردی؟ گفت : به خاطر چیزی که از این انسان سیاه چهره محمد بن علی در حضور امیرالمؤمنین مشاهده کردم، گفتم : چه امری اتفاق افتاد.
گفت : دزدی نزد خلیفه به دزدی اعتراف کرد و از او خواست او را حد بزند تا پاک گردد، معتصم فقهاء را جمع کرد، در میان آنان محمد بن علی هم حضور داشت، معتصم از ما سؤال کرد که دست دزد از کجا باید قطع شود، گفتم : از مچ باید قطع شود، معتصم گفت : دلیل این امر چیست؟ گفتم : زیرا دست همان انگشتان و کف تا مچ است، زیرا خداوند در مورد تیمم می‌فرماید : «صورت و دستهایتان را مسح کنید»، و گروهی با من هم عقیده شدند.
و گروهی دیگر گفتند : بلکه باید از مرفق قطع شود، معتصم گفت : دلیل این امر چیست، گفتند : زیرا خداوند در قرآن در مورد وضو فرموده : «و دستهایتان را تا مرفق بشوئید»، و دلالت دارد که حد دست تا مرفق است.
گوید : معتصم نگاه به محمد بن علی کرد و گفت : ای ابوجعفر نظرت در این مورد چیست؟ فرمود : ای امیرالمؤمنین در این زمینه گفتگو کردند، گفت : گفتار آنان را کنار بگذار، تو چه می‌گوئی، فرمود : مرا از این امر معاف دار ای امیرالمؤمنین، گفت : تو را به خدا سوگند می‌دهم که مرا از این امر خبر دهی، فرمود : حال که مرا به خدا سوگند دادی می‌گویم که آنان در بیان روش پیامبر اشتباه کردند، باید چهار انگشت قطع شود و بقیه دست رها شود و بریده نشود.
معتصم گفت : دلیل این امر چیست؟ فرمود : سخن پیامبر که فرموده : سجده بر هفت جای است : چهره و دو دست و دو سر زانو و پا، هرگاه دستش را از مچ یا مرفق قطع کنید دستی برای او نمی‌ماند که سجده کند، و خداوند فرموده : «محل سجده برای خداست» که مراد مواضع هفتگانه‌ای است که بر آنها سجده می‌کنند «پس جز خدا کسی را نخوانید»، و آنچه برای خداست قطع نمی‌شود.
گوید : معتصم از این معنا تعجب کرد و دستور قطع دست دزد را از همان محل داد، ابن ابی‌دؤاد گفت : قیامت من برپا شد و دوست داشتم که زنده نبودم.
مناظرته مع مخالفیه فی بیان موضع قطع ید السارق
عن زرقان صاحب ابی‌دؤاد و صدیقه بشدة قال :
رجع ابن ابی‌دؤاد ذات یوم من عند المعتصم و هو مغتم، فقلت له فی ذلک، فقال : وددت الیوم أنی قد مت منذ عشرین سنة، قال : قلت له : و لم ذاک؟ قال : لما کان من هذا الاسود ابی‌جعفر محمد بن علی بن موسی الیوم بین یدی امیرالمؤمنین، قال : قلت له : و کیف کان ذلک؟
قال : ان سارقا أقر علی نفسه بالسرقة، و سأل الخلیفة تطهیره باقامة الحد علیه، فجمع لذلک الفقهاء فی مجلسه و قد احضر محمد بن علی، فسألنا عن القطع فی ای موضع یجب ان یقطع؟ قال : فقلت : من الکرسوع، قال : و ما الحجة فی ذلک؟ قال : قلت : لان الید هی الاصابع و الکف الی الکرسوع، لقول الله فی التیمم : «فامسحوا بوجوهکم و أیدیکم» [1] ، و اتفق معی ذلک القوم.
و قال آخرون : بل یجب القطع من المرفق؟ قال : و ما الدلیل علی ذلک؟ قالوا : لان الله قال : «و ایدیکم الی المرافق» فی الغسل دل ذلک علی ان حد الید هو المرفق.
قال : فالتفت الی محمد بن علی علیهماالسلام فقال : ما تقول فی هذا یا اباجعفر؟ فقال : قد تکلم القوم فیه یا امیرالمؤمنین، قال : دعنی مما تکلموا به ای شی‌ء عندک؟ قال : اعفنی عن هذا یا امیرالمؤمنین، قال : أقسمت علیک بالله لما اخبرت بما عندک فیه، فقال : اما اذا اقسمت علی بالله انی اقول انهم اخطأوا فیه السنة، فان القطع یجب ان یکون من مفصل اصول الاصابع، فیترک الکف.
قال : و ما الحجة فی ذلک؟ قال : قول رسول الله صلی الله علیه و اله : السجود علی سبعة اعضاء : الوجه و الیدین و الرکبتین و الرجلین، فاذا قطعت یده من الکرسوع او المرفق لم یبق له ید یسجد علیها، و قال الله تبارک و تعالی : «و ان المساجد لله» [2] ، یعنی به هذه الاعضاء السبعة التی یسجد علیها : «فلا تدعوا مع الله احدا»، و ما کان لله لم یقطع.
قال : فاعجب المعتصم ذلک و امر بقطع ید السارق من مفصل الاصابع دون الکف، قال ابن ابی‌دؤاد : قامت قیامتی، و تمنیت انی لم أک حیا.

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) المائدة : 6.
(2) الجن : 18.
منبع: صحیفه امام جواد؛ جواد قیومی اصفهانی؛ دفتر انتشارات اسلامی چاپ اول 1381.

نام کتاب : دانشنامه امام جواد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 599
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست