نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 712
قصه
نکوهش کسی که به دروغ خود را جزء قصهگویان معرفی میکرد روزی امام حسن علیهالسلام گزارش به داستان سرایی افتاد که بر در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه قصه میگفت. قال علیهالسلام: ما
أنت؟. فقال: أنا قاص یا ابن رسول الله. قال: کذبت، محمد القاص، قال الله
عزوجل، فاقصص القصص. قال: فأنا مذکر. قال: کذبت، محمد المذکر قال له عزوجل:
فذکر انما أنت مذکر. قال: فما أنا؟. قال: المتکلف من الرجال. [1] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (شغل
تو چیست؟. گفت: ای پسر پیامبر، من قصه میگویم. حضرت فرمود: دروغ گفتی.
قصهگو محمد است، خدای بزرگ فرموده است: «پس قصهها را نقل کن.» آن مرد
گفت: پس من پند دهندهام. حضرت فرمود: دروغ گفتی، پند دهنده محمد است، خدای
بزرگ فرموده است: «پند بده که فقط تو پند دهندهای». آن مرد گفت: پس من چه
کارهام؟ حضرت فرمود: مردی پر مدعا و زحمت انداز.)
[~hr~]پی نوشت ها: (1) 1- تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 227. 2- مسند امام مجتبی علیهالسلام، ص 84، ح 84.
نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 712