نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 529
زنده نمودن دو مرده گنهکار
علی بن رئاب - که از راویان حدیث و از اصحاب امام صادق صلوات الله و سلامه علیه است - از آن حضرت روایت می کند: روزی
شخصی به حضور شریف امام حسن مجتبی علیه السلام وارد شد و گفت: چه چیزی
حضرت موسی علیه السلام را در مقابل حضرت خضر علیه السلام عاجز و ناتوان
کرد؟ امام مجتبی سلام الله علیه فرمود: مهمّترین آن، مسئله کنز آن دو
برادر یتیم بود؛ و سپس حضرت دست خود را بر شانه آن شخص تازه وارد نهاد و
اظهار داشت: آرام باش و خوب مشاهده و دقّت کن. دکی بر زمین سائید،
ناگاه زمین شکافته شد و دو نفر انسان غبار آلود، در حالی که روی تخته سنگی
قرار گرفته بودند و از آن ها بوی تعفّن بسیار بدی به مشام می رسید، ظاهر
گشتند، در حالی که به گردن هر یک از آن ها زنجیری بزرگ بسته شده و سر هر
زنجیر در دست مأموری بود. و هر یک از آن دو نفر فریاد می کشید: یا محمّد! یا محمّد! صلی الله علیه وآله. و در مقابل هر یک از دو مأمور به اسیر خود می گفت: دروغ گفتید؛ و دروغ می گوئید. پس
از آن امام حسن مجتبی صلوات الله و سلامه علیه به زمین خطاب کرد و فرمود:
ای زمین! این دورغگویان را در خود فرو بِبَر تا روزی که وعده الهی فرا رسد،
که هرگز تأخیر و تقدّمی در آن نخواهد بود؛ فرا خواهد رسید. و آن روز
موعود، روز ظهور و خروج حضرت مهدی، قائم آل محمّد - صلوات الله و سلامه
علیهم اجمعین؛ و عجلّ الله تعالی فی فرجه الشّریف - می باشد که فرا خواهد
رسید. سپس امام صادق علیه السلام در ادامه افزود: هنگامی که آن مرد،
چنین صحنه ای را مشاهده کرد با خود گفت: این سحر و جادو بود؛ و چون خواست
آن را برای دیگران بازگو کند، زبانش لال شد و دیگر نتوانست سخنی بر زبان
خود جاری کند.[1] .