نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 968
سرانجام ترک جهاد
برخی از مردم انتظار دارند که با تلاشی اندک و فداکاری ناچیز به اهداف
خود برسند. هر گاه از این راه به اهداف خود دست نیابند، به یاس و دلسردی
دچار میشوند. در زندگی، تمام شکست خوردگان از این قماشند. کسی نیست که
در عالم خیالبافی برای خود آرزوهای دور و دراز نپرورد. بسیاری از افراد
برای تحقق آرزوهای خود حرکت میکنند، اما چون با دشواریها برخورد میکنند
یا مدت طولانیتر از حد توقعشان انتظار میکشند، از تلاش دست بر میدارند و
نومید میشوند. این از جنبهی فردی است. اما از نظر جنبشهای
تاریخی- اجتماعی باید دانست هر جنبشی که موفق به ایجاد تحولی گردیده است با
شکستهای پیاپی روبرو شده، و در راه وصول به هدف، کشته و زخمی داده است و
بسیاری از هوادارانش به زندان افتادهاند، اما سرانجام تحول دخلواه خود را
تحقق بخشیدهاند. جنبش دگرگون ساز اسلامی نیز چنین فرایندی داشته است. امام
علی (ع)، از رنجهائی که او و مسلمانان برای به انجام رساندن تحول اسلامی، و
رهائی انسان از چنگال زورگویان متحمل شدهاند، چنین یاد میکند: و لقد
کنامع رسول الله (صلی الله علیه و اله) نقتل اباءنا و ابناءنا و اخواننا و
اعمامنا، ما یزیدنا ذلک الا ایمانا و تسلیما و مضیا علی اللقم، و صبرا علی
مضض الالم، و جدا فی جهاد العدو، و لقد کان الرجل منا و الاخر من عدونا
یتصاولان تصاول الفحلین، یتخالسان انفسهما ایهما یسقی صاحبه کاس المنون،
فمره لنا من عدونا... «ما با رسول خدا (صلی الله علیه و اله) بودیم و
پدران و فرزندان و برادران و عموهای خود را میکشتیم. اما این کار ما را در
ایمان و تسلیم راسختر، و در پیمودن راه حق پایدارتر میساخت، در تحمل
دردهای جانگزا شکیباتر و در جهاد با دشمن کوشاتر مینمود. گاه یکی از
مردان ما با مردی، از سپاه دشمن چون دو گاو نر درهم میآویختند و قصد جان
یکدیگر میکردند تا کدام یک شرنگ مرگ را در کام حریف بریزد. گاهی ما بر
دشمن پیروز بودیم و گاه دشمن بر ما. خداوند چون راستی و وفاداری ما را دید،
بر دشمن ما خواری و ذلت نازل فرمود و بر ما نصرت و یاری فروفرستاد (تا
توانستیم مرگ را مردانه بپذیریم) و اسلام به سان شتری که پس از گشت و
گذرهای دردناک بر زمین آرام گیرد، استقرار یافت و جایگاه خود را پیدا کرد. به
هستیام سوگند... اگر ما نیز چون شما (نا پیگیر و سست عنصر) بودیم، برای
خیمهی دین هیچ ستونی بر پای نمیشد و هیچ شاخهی سبزی از درخت ایمان
نمیرست. به خدا سوگند که (چنانچه از این سست پای دست برندارید) دور نباشد که از این روش خون بدوشید و جامهی پشیمانی بپوشید. [1] . این
فرجام طبیعی است: کسانی که در راه شرافت و پیروزی از دادن قربانی خودداری
ورزند، قربانیهای به مراتب بیشتری در راه ذلت و خواری خواهند داد. کسی که از برداشتن سلاح، تن میزند، باید خود را برای زندگی در سایهی ترس از سلاح آماده کند.