شهید آیة اللّه سید محمد باقر صدر رضوان اللّه تعالی علی(ع)ه در رابطه با دوران طلبگی‌اش نقل کرده که در ایام تحصیلم هر شب، یک ساعت به حرم امیرالمؤمنین علی(ع)مشرف می‌شدم و در برابر حضرت می‌نشستم و به درسها و مطالب علمی خود فکر می‌کردم، معتقد بودم که از جوّ حرم و روح پاک امیرالمؤمنین علی(ع)الهام می‌گیرم پس از مدتی این کار را ترک کردم و کسی غیر از خدا از این کار من اطلاعی نداشت. روزی یکی از بانوان اقوام من حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)را در خواب دید که فرمود به باقر بگو که هر شب می‌آمد نزد من درس می‌خواند چرا این کار را ترک کرده.
ای جَمال دلربایت قبله دلها علی(ع) جان
رو بسویت دارد امشب این دل شیدا علی(ع) جان
شام میلاد تو باشد، هر کجا یاد تو باشد
کز رُخت شد جلوه‌گر دنیا و ما فیها علی(ع) جان
قبله‌گاه مسلمین را زادگاه خویش کردی
محترم از مولدت شد خانه یکتا علی(ع) جان
تا تو اندر کعبه زادی دیده حق بین گشا
راست شد پشت نبی، خم شد قدا علا علی(ع) جان
منبع : کرامات العلویه، علی(ع) میر خلف زاده، نشر مهدی یار