نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 685
خبر دادن کشته شدن فرزندش عبداللّه
حضرت باقر علیهالسّلام فرمود: امیرالمؤمنین علیهالسّلام پسران خود را
جمع نموده به آنها فرمود: خداوند دوست دارد که در مورد من سنتی از یعقوب
قرار دهد، یعقوب دوازده پسر خود را جمع کرده به آنها گفت: شما را نسبت به
یوسف وصیت میکنم که از او اطاعت کنید، و من شما را وصیت میکنم که از حسن و
حسین اطاعت کنید و از این دو بشنوید. یکی از فرزندان حضرت که عبدالله نام
داشت (و همانند سایرین نبود و در رضایت حضرت کوشا نبود گویا به اعتراض)
گفت: به محمد حنیفة وصیت نمیکنید؟ حضرت فرمود: در حیات من بر من جرأت کردی؟ گویا تو را میبینم که در خیمهات کشته شدهای و قاتل تو نیز مشخص نباشد. روزگار گذشت تا آنکه در زمان مختار، عبدالله به نزد مختار رفت تا با او بیعت کند. مختار
گفت: من آنطور که شما میپنداری نیستم، او نسبت به مختار خشمگین شد و به
طرف مصعب بن زبیر در بصره رفت و طرفدار او شد و از او خواست تا او را
فرماندار کوفه قرار دهد، وقتی سپاه مصعب و مختار در ناحیه حروراء در مقابل
هم قرار گرفتند او در قسمت پیشاهنگ لشکر قرار داشت. شب که پایان یافت،
هنگام صبح مردم عبداللّه را دیدند که در خیمه سر بریده افتاده است و قاتلش
نیز مشخص نبوده. [1] .