نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 581
حقوق دوستان
یکی از جوانب حقوق متقابل، «حقوق دوستان» است، که در آئین دوست یابی و
دوستی باید به حقوق یکدیگر احترام بگذارند تا دوستیها تداوم یابد و آفات
دوستی ریشهکن شود. امام علیعلیه السلام در نامه 103: 31 خطاب به فرزندش امام مجتبیعلیه السلام مینویسد: وَإِنْ
أَرَدْتَ قَطِیعَةَ أَخِیکَ فَاسْتَبْقِ لَهُ مِنْ نَفْسِکَ بَقِیةً
یرْجِعُ إِلَیهَا إِنْ بَدَا لَهُ ذلِکَ یوْماً مَّا، وَمَنْ ظَنَّ بِکَ
خَیراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ، وَلَا تُضِیعَنَّ حَقَّ أَخِیکَ اتِّکَالاً
عَلَی مَا بَینَکَ وَبَینَهُ، فَإِنَّهُ لَیسَ لَکَ بِأَخٍ مَنْ أَضَعْتَ
حَقَّهُ. وَلَا یکُنْ أَهْلُکَ أَشْقَی الْخَلْقِ بِکَ، وَلَا
تَرْغَبَنَّ فِیمَنْ زَهِدَ عَنْکَ، وَلَا یکُونَنَّ أَخُوکَ أَقْوَی عَلَی
قَطِیعَتِکَ مِنْکَ عَلَی صِلَتِهِ، وَلَا تَکُونَنَّ عَلَی الْإِسَاءَةِ
أَقْوَی مِنْکَ عَلَی الْإِحْسَانِ. وَلَا یکْبُرَنَّ عَلَیکَ ظُلْمُ
مَنْ ظَلَمَکَ، فَإِنِّهُ یسْعَی فِی مَضَرَّتِهِ وَنَفْعِکَ، وَلَیسَ
جَزَاءُ مَنْ سَرَّکَ أَنْ تَسُوءَهُ. «و هرگز حق برادرت را به اعتماد
دوستی که با او داری ضایع نکن، زیرا آن کس که حقّش را ضایع میکنی با تو
برادر نخواهد بود، و افراد خانوادهات بدبختترین مردم نسبت به تو نباشند، و
به کسی که به تو علاقهای ندارد دل مبند، مبادا برادرت برای قطع پیوند
دوستی، دلیلی محکمتر از برقراری پیوند با تو داشته باشد، و یا در بدی
کردن، بهانهای قویتر از نیکی کردن تو بیاورد، ستمکاری کسی که بر تو ستم
میکند در دیدهات بزرگ جلوه نکند، چه او به زیان خود، و سود تو کوشش دارد،
و سزای آن کس که تو را شاد میکند بدی کردن نیست.» [1] . و آنگاه آئین دوستی را اینگونه مطرح فرمود: یا
بُنَی اجْعَلْ نَفْسَکَ مِیزَاناً فِیما بَینَکَ وَبَینَ غَیرِکَ،
فَأَحْبِبْ لِغَیرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ، وَاکْرَهْ لَهُ مَا تَکْرَهُ
لَهَا، وَلَا تَظْلِمْ کَمَا لَا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ، وَأَحْسِنْ کَمَا
تُحِبُّ أَنْ یحْسَنَ إِلَیکَ، وَاسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِکَ مَا
تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَیرِکَ، وَارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ
لَهُمْ مِنْ نَفْسِکَ، وَلَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ وَإِنْ قَلَّ مَا
تَعْلَمُ، وَلَا تَقُلْ مَا لَا تُحِبُّ أَنْ یقَالَ لَکَ. وَاعْلَمْ
أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ، وَآفَةُ الْأَلْبَابِ. فَاسْعَ فِی
کَدْحِکَ، وَلَا تَکُنْ خَازِناً لِغَیرِکَ، وَإِذَا أَنْتَ هُدِیتَ
لِقَصْدِکَ فَکُنْ أَخْشَعَ مَا تَکُونُ لِرَبِّکَ. معیارهای روابط اجتماعی «ای
پسرم! نفس خود را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آن چه را که برای
خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار، و آن چه را که برای خود
نمیپسندی، برای دیگران مپسند، ستم روا مدار، آنگونه که دوست نداری به تو
ستم شود، نیکوکار باش، آنگونه که دوست داری به تو نیکی کنند، و آن چه را که
برای دیگران زشت میداری برای خود نیز زشت بشمار، و چیزی را برای مردم
رضایت بده که برای خود میپسندی، آن چه نمیدانی نگو، گرچه آن چه را
میدانی اندک است، آن چه را دوست نداری به تو نسبت دهند، درباره دیگران
مگو، بدان که خود بزرگ بینی و غرور، مخالف راستی، و آفت عقل است، نهایت
کوشش را در زندگی داشته باش، و در فکر ذخیرهسازی برای دیگران مباش، آنگاه
که به راه راست هدایت شدی، در برابر پروردگارت از هر فروتنی خاضعتر باش.»
[2] . یکی دیگر از حقوق متقابل بین دوستان، «واقع نگری» و «دوراندیشی» است. ممکن است عیب جویان بخواهند رشتههای دوستی ما را قطع کنند و یا در شعلههای حسادت و جهالت، پیوند دوستی ما را با دوستان بسوزانند. اگر به سخنان عیب جویان بیاعتنا باشیم، و هر سخنی را که مطرح میکنند بدون مطالعه نپذیریم، دوستیها دچار تزلزل نخواهد شد، و دشمنیها جایگزین دوستیها نخواهد گردید. حضرت امیرالمومنینعلیه السلام نسبت به این نکته نورانی در خطبه 141 فرمود: أَیهَا النَّاسُ، مَنْ عَرَفَ مِنْ أَخِیهِ وَثِیقَةَ دِینٍ وَسَدَادَ طَرِیقٍ، فَلَا یسْمَعَنَّ فِیهِ أَقَاوِیلَ الرِّجَالِ. أَمَا
إِنَّهُ قَدْ یرْمِی الرَّامِی، وَتُخْطِئُ السِّهَامُ، وَیحِیلُ
الْکَلَامُ، وَبَاطِلُ ذلِکَ یبُورُ، وَاللَّهُ سَمِیعٌ وَشَهِیدٌ. أَمَا
إِنَّهُ لَیسَ بَینَ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ إِلَّا أَرْبَعُ أَصَابِعَ. فسئل،علیه السلام، عن معنی قوله هذا، فجمع أصابعه ووضعها بین أذنه وعینه ثم قال: الْبَاطِلُ أَنْ تَقُولَ سَمِعْتُ، وَالْحَقُّ أَنْ تَقُولَ رَأَیتُ! پرهیز از شنیدن غیبت «ای مردم! آن کس که از برادرش اطمینان و استقامت در دین، و درستی راه و رسم را سراغ دارد، باید به گفته مردم درباره او گوش ندهد. آگاه
باشید! گاهی تیرانداز، تیر افکند و تیرها به خطا میرود، سخن نیز چنین
است، درباره کسی چیزی میگویند که واقعیت ندارد و گفتار باطل تباه شدنی
است، و خدا شنوا و گواه است. بدانید که میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست. شناخت حق و باطل (پرسیدند، معنای آن چیست؟ امام علیعلیه السلام انگشتان خود را میان چشم و گوش گذاشت و فرمود:) باطل آن است که بگویی شنیدم، و حق آن است که بگویی دیدم.» [3] . آنگاه
حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام به معرّفی الگوهای صحیح رفتاری بین دوستان و
دوستیها میپردازد و معیارهای دوستی را اینگونه بیان میدارد که: یا
بُنَی اجْعَلْ نَفْسَکَ مِیزَاناً فِیما بَینَکَ وَبَینَ غَیرِکَ،
فَأَحْبِبْ لِغَیرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ، وَاکْرَهْ لَهُ مَا تَکْرَهُ
لَهَا، وَلَا تَظْلِمْ کَمَا لَا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ، وَأَحْسِنْ کَمَا
تُحِبُّ أَنْ یحْسَنَ إِلَیکَ، وَاسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِکَ مَا
تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَیرِکَ، وَارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ
لَهُمْ مِنْ نَفْسِکَ، وَلَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ وَإِنْ قَلَّ مَا
تَعْلَمُ، وَلَا تَقُلْ مَا لَا تُحِبُّ أَنْ یقَالَ لَکَ. وَاعْلَمْ
أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ، وَآفَةُ الْأَلْبَابِ. فَاسْعَ فِی
کَدْحِکَ، وَلَا تَکُنْ خَازِناً لِغَیرِکَ، وَإِذَا أَنْتَ هُدِیتَ
لِقَصْدِکَ فَکُنْ أَخْشَعَ مَا تَکُونُ لِرَبِّکَ. معیارهای روابط اجتماعی «ای
پسرم! نفس خود را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آن چه را که برای
خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار، و آن چه را که برای خود
نمیپسندی، برای دیگران مپسند، ستم روا مدار، آنگونه که دوست نداری به تو
ستم شود، نیکوکار باش، آنگونه که دوست داری به تو نیکی کنند، و آن چه را که
برای دیگران زشت میداری برای خود نیز زشت بشمار، و چیزی را برای مردم
رضایت بده که برای خود میپسندی، آن چه نمیدانی نگو، گرچه آن چه را
میدانی اندک است، آن چه را دوست نداری به تو نسبت دهند، درباره دیگران
مگو، بدان که خود بزرگ بینی و غرور، مخالف راستی، و آفت عقل است، نهایت
کوشش را در زندگی داشته باش، و در فکر ذخیرهسازی برای دیگران مباش، آنگاه
که به راه راست هدایت شدی، در برابر پروردگارت از هر فروتنی خاضعتر باش.»
[4] . و در ادامه معرّفی «ملاکها» و «معیارهای ارزشی» در دوستیها میفرماید: احْمِلْ
نَفْسَکَ مِنْ أَخِیکَ عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَی الصِّلَةِ، وَعِنْدَ
صُدُودِهِ عَلَی اللَّطَفِ وَالْمُقَارَبَةِ، وَعِنْدَ جُمُودِهِ عَلَی
الْبَذْلِ، وَعِنْدَ تَبَاعُدِهِ عَلَی الدُّنُوِّ، وَعِنْدَ شِدَّتِهِ
عَلَی اللِّینِ، وَعِنْدَ جُرْمِهِ عَلَی الْعُذْرِ، حَتَّی کَأَنَّکَ لَهُ
عَبْدٌ، وَکَأَنَّهُ ذُو نِعْمَةٍ عَلَیکَ. وَإِیاکَ أَنْ تَضَعَ ذلِکَ
فِی غَیرِ مَوْضِعِهِ، أَوْ أَنْ تَفْعَلَهُ بِغَیرِ أَهْلِهِ. لَا
تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدِیقِکَ صَدِیقاً فَتُعَادِی صَدِیقَکَ، وَامْحَضْ
أَخَاکَ النَّصِیحَةَ، حَسَنَةً کَانَتْ أَوْ قَبِیحَةً، وَتَجَرَّعِ
الْغَیظَ فَإِنِّی لَمْ أَرَ جُرْعَةً أَحْلَی مِنْهَا عَاقِبَةً، وَلَا
أَلَذَّ مَغَبَّةً. وَلِنْ لِمَنْ غَالَظَکَ، فَإِنَّهُ یوشِکُ أَنْ
یلِینَ لَکَ، وَخُذْ عَلَی عَدُوِّکَ بِالْفَضْلِ فَإِنَّهُ أَحْلَی
الظَّفَرَینِ. وَإِنْ أَرَدْتَ قَطِیعَةَ أَخِیکَ فَاسْتَبْقِ لَهُ مِنْ
نَفْسِکَ بَقِیةً یرْجِعُ إِلَیهَا إِنْ بَدَا لَهُ ذلِکَ یوْماً مَّا،
وَمَنْ ظَنَّ بِکَ خَیراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ، وَلَا تُضِیعَنَّ حَقَّ
أَخِیکَ اتِّکَالاً عَلَی مَا بَینَکَ وَبَینَهُ، فَإِنَّهُ لَیسَ لَکَ
بِأَخٍ مَنْ أَضَعْتَ حَقَّهُ. وَلَا یکُنْ أَهْلُکَ أَشْقَی الْخَلْقِ
بِکَ، وَلَا تَرْغَبَنَّ فِیمَنْ زَهِدَ عَنْکَ، وَلَا یکُونَنَّ أَخُوکَ
أَقْوَی عَلَی قَطِیعَتِکَ مِنْکَ عَلَی صِلَتِهِ، وَلَا تَکُونَنَّ عَلَی
الْإِسَاءَةِ أَقْوَی مِنْکَ عَلَی الْإِحْسَانِ. وَلَا یکْبُرَنَّ عَلَیکَ
ظُلْمُ مَنْ ظَلَمَکَ، فَإِنِّهُ یسْعَی فِی مَضَرَّتِهِ وَنَفْعِکَ،
وَلَیسَ جَزَاءُ مَنْ سَرَّکَ أَنْ تَسُوءَهُ. حقوق دوستان چون
برادرت از تو جدا گردد، تو پیوند دوستی را بر قرار کن، اگر روی برگرداند تو
مهربانی کن، و چون بُخل ورزد تو بخشنده باش، هنگامی که دوری میگزیند تو
نزدیک شو، و چون سخت میگیرد تو آسان گیر، و به هنگام گناهش عذر او بپذیر،
چنانکه گویا بنده او میباشی، و او صاحب نعمت تو میباشد. مبادا دستورات
یاد شده را با غیر دوستانت انجام دهی، یا با انسانهایی که سزاوار آن
نیستند بجا آوری، دشمن دوست خود را دوست مگیر تا با دوست دشمنی نکنی، در
پند دادن دوست بکوش، خوب باشد یا بد، و خشم را فرو خور که من جرعهای
شیرینتر از آن ننوشیدم، و پایانی گواراتر از آن ندیدم با آن کس که با
تو درشتی کرد، نرم باش که امید است به زودی در برابر تو نرم شود، با دشمن
خود با بخشش رفتار کن، زیرا سرانجامِ شیرینِ دو پیروزی است (انتقام گرفتن
یا بخشیدن) اگر خواستی از برادرت جدا شوی، جایی برای دوستی باقی گذار، تا
اگر روزی خواست به سوی تو باز گردد بتواند، کسی به تو گمان نیک برد او را
تصدیق کن، و هرگز حق برادرت را به اعتماد دوستی که با او داری ضایع نکن،
زیرا آن کس که حقّش را ضایع میکنی با تو برادر نخواهد بود، و افراد
خانوادهات بدبختترین مردم نسبت به تو نباشند، و به کسی که به تو علاقهای
ندارد دل مبند، مبادا برادرت برای قطع پیوند دوستی، دلیلی محکمتر از
برقراری پیوند با تو داشته باشد، و یا در بدی کردن، بهانهای قویتر از
نیکی کردن تو بیاورد، ستمکاری کسی که بر تو ستم میکند در دیدهات بزرگ
جلوه نکند، چه او به زیان خود، و سود تو کوشش دارد، و سزای آن کس که تو را
شاد میکند بدی کردن نیست. [5] .
پی نوشت ها: (1) نامه 103: 31 نهجالبلاغه معجم المفهرس محمد دشتی، که برخی از اسناد آن به این شرح است: 1- کتاب رسائل: کلینی (متوفای 328 ه) 2- کتاب زواجر و مواعظ: حسنبنعبداللهبنسعید(متوفای قرن3 ه) 3- عقد الفرید ج3 ص90 و91 و143: ابن عبد ربه مالکی (متوفای 328 ه) 4- من لایحضره الفقیه ج4 ص392 و386: شیخ صدوق (متوفای 381 ه) 5- تحف العقول ص97: 52 و99: 68 و76: ابن شعبه حرانی (متوفای 380 ه) 6- کتاب وصایا: سید بن طاووس (متوفای 664 ه) 7- کتاب کشف المحجة (فصل 154(ص220: سید بن طاووس (متوفای 664 ه) 8- فروع کافی ج 5 ص338 و510 ح3: کلینی (متوفای 328 ه). (2) نامه 31 نهجالبلاغه معجم المفهرس محمد دشتی، (اسناد و مدارک گذشته). (3) خطبه 141 نهجالبلاغه معجم المفهرس محمد دشتی، که برخی از اسناد آن به این شرح است: 1- دستور معالم الحکم ص 139: قاضی قضاعی (متوفای 454 ه) 2- عین الادب والسیاسة ص 215: ابن هذیل (متوفای 389 ه) 3- کتاب خصال ج1 ص236 ح78 باب الاربعة: شیخ صدوق (متوفای 381 ه) 4- عقدالفرید ج 6 ص 268: ابن عبد ربه مالکی (متوفای 328 ه) 5- کتاب النهایة (در ماده صبع): این أثیر شافعی (متوفای 606 ه) 6- بحارالانوار ج72 ص196 و197: مجلسی (متوفای 1110 ه) 7- شرح نهجالبلاغه ج9 ص72: ابن ابی الحدید معتزلی (متوفای 655ه) 8- غررالحکم ج 4 ص 475 و 486: آمدی (متوفای 588 ه). (4) نامه 31 نهجالبلاغه معجم المفهرس محمد دشتی، که برخی از اسناد آن به این شرح است: 1- کتاب رسائل: کلینی (متوفای 328 ه) 2- کتاب زواجر و مواعظ: حسنبنعبداللهبنسعید(متوفای قرن3 ه) 3- عقد الفرید ج3 ص90 و91 و143: ابن عبد ربه مالکی (متوفای 328 ه) 4- من لایحضره الفقیه ج4 ص392 و386: شیخ صدوق (متوفای 381 ه) 5- تحف العقول ص97: 52 و99: 68 و76: ابن شعبه حرانی (متوفای 380 ه) 6- کتاب وصایا: سید بن طاووس (متوفای 664 ه) 7- کتاب کشف المحجة (فصل 154(ص220: سید بن طاووس (متوفای 664 ه) 8- فروع کافی ج 5 ص338 و510 ح3: کلینی (متوفای 328 ه). (5) نامه 98: 31 نهجالبلاغه، معجم المفهرس محمد دشتی.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 581