نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 497
جواب سه سؤال از علی
ابنعباس میگوید: «روزی در مجلس عمر بن خطاب نشسته بودم و کعب الاحبار
نزد او بود و امیرالمؤمنین علیهالسلام هم در مجلس تشریف داشتند، عمر روی
به کعب الاحبار نمود گفت: ای کعب! آیا از تورات چیزی در خاطر داری؟ گفت:
بیشتر آن را حفظ دارم. مردی در پهلوی عمر بود گفت: از کعب سؤال کن که
خداوند متعال، کجا بود قبل از اینکه عرش خود را خلق کند؟ و عرش خود را از
چه چیز خلق کرده است؟ و آبی که عرش بر آن آب بود، از چه چیز خلق شده بود؟ عمر
این سه سؤال را از کعب الاحبار نمود، او در جواب گفت: ما یافتهایم که
خداوند- تبارک و تعالی- قدیم است و قبل از عرش خدای بر سر سنگ بیت المقدس
در هوا بود، چون خواست عرش را خلق کند، خدا آب دهان خود را انداخت، دریاها
را خلق کرد، و از آن سنگی که در زیر او بود عرش را خلق کرد و پارهای از آن
سنگ برای بناء بیت المقدس باقی گذارد». ابنعباس گفت: «چون کلام کعب الاحبار به اینجا رسید، امیرالمؤمنین علیهالسلام از جای خود برخاست و به طرف منزل روانه گردید. عمر
قسم داد امیرالمؤمنین علیهالسلام را که مراجعت کند و به جای خود نشیند؛
چون نشست، عمر در خواست کرد از امام و گفت: آنچه میدانی بفرما، که مفرج
هموم و گرفتاریها هستی! حضرت رو به جانب کعب کردند و فرمودند: آنچه را
گفتی، غلط بود و یهودیان هم اشتباه کردند؛ خدا از آنچه شما به هم بافتهاید
و کتابهای آسمانی را به دلخواه خود تحریف کردید و بر خدا، زشتترین دروغها
را بستهاید، منزه است؛ای کعب الااحبار! وای بر تو! سنگی را گمان کردهای
که خدای بر او قرار گرفته بود! این سخنی است محال؛ سنگ نمیتواند احاطه بر
جلال و عظمت او بنماید؛ و هوایی که ذکر کردی هرگز ممکن نیست که محیط بر ذات
احدیت شده باشد. اگر سنگ و هوا با او بودند، پس بایستی آنها هم قدیم باشند
و ذات خداوند منزه است از اینکه به او اشاره بشود یا مکانی برای او فرض
بشود، خدا را مکان نیست، او خالق همه مکانها و زمانهاست، خدای تعالی چنان
نیست که ملحدین و جاهلین گمان کردهاند، خدای متعال قبل از اینکه مکانی و
زمانی و هوایی در وجود باشد بوده است. ذات باری تعالی، محیط بر همه
اشیاء است و کائنات را بدون فکر، حادث گردانیده است، اینکه میگویم: خدا
بود به جهت شناسانیدن بودن اوست، چون ذات خدا ما را بیان بخشید که او را به
مردم بشناسانیم، چنانچه میفرماید: «خلق الانسان، علمه البیان»؛ [1] «خلق
کرد انسان را و بدو بیان آموخت » و الا خداوند متعال از کون و مکان و زمان
منزه و مبراست؛ خداوند مقتدر است بر هر چه اراده علیه او تعلق بگیرد آن را
ایجاد میفرماید، خدا نوری را خلق نمود بدون ماده و مدت، و از آن نور،
ایجاد ظلمت نمود بدو ماده و مدت از لا شیء؛ یعنی هیچ چیز. خدا قادر است که
ظلمت را از لا شییء ایجاد نماید و بالاخره خدای تعالی یاقوتی از نور خلق
کرد که بزرگی آن مثل بزرگی و عظمت و غلظت آسمانها و زمینهای هفتگانه بود،
سپس نظر هیبت به آن یاقوت نمود،آبی لرزان گردید و تا قیامت لرزان است، بعد
عرش را از نور یاقوتی آفرید و بر آن آب قرار داد، و از برای عرش دوازده
هزار لغت قرار داد که به آن لغتها خدای را تسبیح مینمایند که هر لغتی به
دوازده هزار لغت، تسبیح میکنند که هیچ یک از لغتها به دیگری شباهت ندارند و
این قول خدای تعالی است: «و کان عرشه علی الماء لیبلوکم» «عرش او بر آب
بود تا بیازماید شما را» [2] . ای کعب! وای بر تو، اگر بنا بر قول تو که
دریا آب دهان خدا باشد، چگونه آن سنگ خدا را بر میگیرد، و چگونه آن هوا
محیط به خدا میشود؟ عمر بن خطاب خندید و از روی استهزاء به کعب الاحبار
گفت: ای کعب! این است علم و حقیقت که ابوالحسن میگوید، نه آن مزخرفاتی که
تو بر هم بافتی! زنده نمانم در زمانی که در آن وقت ابوالحسن را نبینم».
[3] .
پی نوشت ها: (1) سوره الرحمن، آیه3 و 4. (2) هود آیه72. (3) بحارالانوار،ج-8 قضاوتهای امیرالمؤمنین علیهالسلام، ص-311 نقل از داستانهایی از زندگانی حضرت علی علیهالسلام، ص102.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 497