responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 420
تحمل خشونت‌ها برای حق

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در کوچه‌های کوفه قدم می‌زد کنیزی را دید که گریه می‌کند.
فرمود: چرا گریه می‌کنی؟
کنیز گفت: ارباب من پولی داد تا گوشتی بخرم.
حال أرباب می‌گوید:
گوشت مرغوبی نیست آن را به قصّاب بازگردان.
و قصّاب نیز قبول نمی‌کند.
نه قصّاب می‌پذیرد، و نه ارباب من مرا به منزل راه می‌دهد.
امام علی علیه السلام همراه آن زن به قصّابی آمد، و از قصّاب خواست که گوشت را عوض کند، یا پول آن را بدهد.
قصّاب عصبانی شد، و چون حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را نمی‌شناخت، مُشتی بر سینه امام علی علیه السلام کوبید و گفت:
از مغازه خارج شو، این معامله به شما ربطی ندارد.
امام علی علیه السلام مُشت آن قصّاب را تحمّل کرد و بیرون آمد و کنیز را به خانه اربابش برد.
آنها حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را شناختند، احترام گذاشتند، و آن کنیز را با محبّت پذیرفتند.
امّا همسایگان قصّاب، اطراف او جمع شده و گفتند:
می‌دانی مشت بر سینه چه کسی نواختی؟ آن شخص امیر المؤمنین بود.
مرد قصّاب امام علی علیه السلام را بسیار دوست می‌داشت، امّا نمی‌شناخت، از جسارت و گناه خود در نزد حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام عذر خواهی کرد.
و برخی نوشتند که:
با ساطور قصّابی دست خود را قطع کرد. که امام علی علیه السلام ضمن دلداری دادن، دست او را شفا داد. [1] .


پی نوشت ها:
(1) بحارالانوار ج 41 ص 48 حدیث 1.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 420
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست