نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 415
تحمل مشکلات دفاع از مظلوم
حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام در کوچههای کوفه قدم میزد کنیزی را دید که گریه میکند. فرمود: چرا گریه میکنی؟ کنیز گفت: ارباب من پولی داد تا گوشت خریداری کنم، حال که گوشت را خریده به منزل بردم ارباب میگوید: گوشت مرغوب نیست پس بده، و قصّاب نیز قبول نمیکند، نه قصّاب میپذیرد، ونه صاحب من، مرا به منزل راه میدهد. امام علیعلیه السلام همراه آن زن به قصّابی آمد، واز قصّاب خواست که گوشت را عوض کند، یا پول آن را بدهد. قصّاب عصبانی شد، و چون حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام را نمیشناخت، مُشتی بر سینه امام کوبید و گفت: از مغازه خارج شو، این معامله به شما ربطی ندارد. امام علیعلیه السلام مُشت آن قصّاب را تحمّل کرد و بیرون آمد و کنیز را به خانه اربابش برد. آنها حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام را شناختند و احترام گذاشتند، و آن کنیز را با محبّت پذیرفتند. امّا همسایگان قصّاب اطراف او جمع شده، گفتند: میدانی مُشت برسینه چه کسی نواختی؟ آن شخص حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام بود. مرد قصّاب امام علیعلیه السلام را بسیار دوست میداشت، امّا نمیشناخت، از جسارت و گناه خود در نزد امام فراوان عذر خواهی کرد. و برخی نوشتند که: با ساطور قصّابی آن دست که بر سینه امام کوبید را قطع کرد، که حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام ضمن دلداری او را شفا داد. [1] .