نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 341
پیشگویی پیامبر
1. سپس در پایان کار جنازه «ذو الثدیه» [1] را، از میان کشتهگان بیرون
کشیدم و دیدم (همان طور که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده بود) همچون
زنان پستانی برآمده داشت. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به من وصیت
کرده بود که در روزهای پایانی عمر باید با گروهی از یارانم به نبرد پردازم؛
با کسانی که روزها را به روزه شام کنند و شبها را به پرستش خدا و تلاوت
کتاب او به صبح آرند. (فرموده بود): «آنان مسلمانانی هستند- که در اثر
مخالفت و شورش بر من- چونان تیری که از کمان رها گردد، از حوزهی دین بیرون
جهند. در میان آنان مردی است که همچون زنان پستانی برآمده دارد. و خداوند
بزرگ با شکست و نابودی آنها، فرجام کار مرا با سلامت و سعادت به پایان
خواهد برد». این پیشگویی رسول خدا صلی الله علیه و آله آن روز تحقق یافت. 2.
چشم این فتنه را من درآوردم؛ غیر از من احدی جرأت چنین کاری نداشت. پس از
آنکه موج دریای تاریکی و شبههناکی آن بالا گرفته و هاری و گزندگی آن فزونی
یافته بود. 1. قال علی علیهالسلام:... ثم کتبت الی الفرقة الثالثة و
وجهت رسلی تتری و کانوا من أجلة اصحابی و أهل التعبد منهم و الزهد فی
الدنیا فأبت الا اتباع أختیها و الاحتذاء علی مثالهما. و أسرعت فی قتل من
خالفها من المسلمین و تتابعت الی الاخبار بفعلهم. فخرجت حتی قطعت الیهم
دجلة أوجه السفراء و النصحاء و أطلب العتبی بجهدی بهذا مرة و بهذا مرة- و
أومأ علیهالسلام بیده الی الاشتر و الاحنف بن قیس- فلما أبوا الا تلک
رکبتها منهم فقتلهم الله یا اخا الیهود عن اخرهم و هم اربعة آلاف أو یزیدون
حتی لم یفلت منهم مخبر فاستخرجت ذا الثدیة من قتلاهم بحضرة من ترای، له
ثدی کثدی المرأة. ... فان رسول الله صلی الله علیه و آله کان عهد الی أن
اقاتل فی آخر الزمان من أیامی قوما من أصحابی یصومون النهار و یقومون
اللیل و یتلون الکتاب، یمرقون بخلافهم علی و محاربتهم ایای من الدین مروق
السهم من الرمیة، فیهم ذو الثدیة یختم لی بقتلهم بالسعادة. [2] . 2.... فأنا فقأت عین الفتنة و لم یکن لیجتریء علیها احد غیری بعد أن ماج غیهبها و اشتد کلبها.... [3] .
پی نوشت ها: (1)
این مرد یک دست که «حرقوص بن زهیر تمیمی» نام داشت، از آنجا که از دست چپ
محروم بود و در عوض زایدهی گوشتی بر کتف خود داشت و آن زایده شباهت زیادی
به پستان زنان داشت به او «ذو الثدیه» میگفتند. به نوشتهی ابناثیر،
این زایده حالت فنر داشت و چون آن را میکشیدند به موازات دست راست امتداد
مییافت و چون رها میکردند جمع میشد و همچون کیسهی گوشتی به شانهاش
مینشست. (کامل ابناثیر، جنگ خوارج). [2] خصال، ص 437؛ اختصاص، ص 179؛ بحار، ج 33، ص 382 و ج 38، ص 182. [3]
تحلیل فرازها و بیان تعبیر زیبا و پر معنای آن حضرت، که در وصف خوارج و
فتنه شوم آنها، ایراد فرمودند، از موضوع این نوشتار خارج است. به
علاقهمندان توصیه میشود، در این خصوص به کتاب جاذبه و دافعهی علی
علیهالسلام نوشتهی استاد مطهری مراجعه کنند. اما گفتنی است که در صفحه
160 از کتاب یاد شده اوصافی که در بیان امیرمؤمنان علیهالسلام ضمن خطبهی
242 آمده است که فرمودند: «جفاة، طغام، عبید اقزام جمعوا، من کل اوب و...»
بر خوارج نهروان تطبیق شده. ولی به نظر میرسد که این تطبیق صحیح نباشد.
بلکه نظر حضرت توصیف اهل شام و سپاه معاویه است نه سپاه شورشگر خوارج که
شاخهای بریده شده از سپاه خود او بودند. ابنمیثم هم در شرح خود خطبهی
یاد شده را بر «قاسطین» و گروه معاویه تطبیق کرده است، نه خوارج.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 341