نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 286
پرهیز از حیله و نیرنگ
(ای مردم! وفا و راستی. همزاد یکدیگرند، که سپری محکمتر و نگهدارندهتر
از آن سراغ ندارم، آنکس که از بازگشت خود به قیامت آگاه باشد خیانت و نیرنگ
ندارد. امّا امروز در محیط و زمانهای زندگی میکنیم که بیشتر مردم
حیله و نیرنگ را، زیرکی میپندارند. و افراد جاهل آنان را اهل تدبیر
میخوانند. چگونه فکر میکنند؟ خدا بکشد آنها را! چه بسا شخصی تمام
پیشآمدهای آینده را میداند، و راههای مکر و حیله را میشناسد ولی امر و
نهی پروردگار مانع اوست و با اینکه قدرت به انجام آن را دارد آن را به
روشنی رها میسازد، امّا آنکس که از گناه و مخالفت با دین پروا ندارد از
فرصتها برای نیرنگ بازی استفاده میکند.) جملات فوق نشان میدهد که
سیاست دان به معنای رایج آن مرادف با مفهومی غیر الهی است و سیاست، غیر
سیاست توحیدی بوده است، امّا درد دین، و پایبندی امام علی علیه السلام به
اصول شریعت، مانع از هرگونه اقدامات دلخواه است، حضرت امیرالمؤمنین علی
علیه السلام این مطلب را در فرازهای دیگر نهجالبلاغه روشنتر بیان میدارد
مانند: وَاللَّهِ مَا مُعَاوِیةُ بِأَدْهَی مِنِّی، وَلکِنَّهُ یغْدِرُ
وَیفْجُرُ. وَلَوْلَا کَرَاهِیةُ الْغَدْرِلَکُنْتُ مِنْ أَدْهَی النَّاسِ،
وَلکِنْ کُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ، وَکُلُّ فُجَرَةٌ کُفَرَةٌ. «وَلِکُلِّ
غَادِرٍ لِوَاءٌ یعْرَفُ بِهِ یوْمَ الْقَیامَةِ». وَاللَّهِ مَا أُسْتَغْفَلُ بِاثَْکِیدَةِ، وَلَا أُسْتَغْمَزُ بِالشَّدِیدَةِ. (سوگند
به خدا! معاویه از من سیاستمدارتر نیست، امّا معاویه حیلهگر و جنایتکار
است، اگر نیرنگ ناپسند نبود من زیرکترین افراد بودم، ولی هر نیرنگی گناه، و
هر گناهی نوعی کفر و انکار است، روز رستاخیز در دست هر حیلهگری پرچمی است
که با آن شناخته میشود، به خدا سوگند من با فریبکاری غافلگیر نمیشوم، و
با سختگیری ناتوان نخواهم شد.) [1] . ابن ابی الحدید در ادامه خطبه فوق میگوید: بعضی
خیال کردهاند معاویه از علی علیه السلام سیاستمدار تر بود ولی این درست
نیست، زیرا سیاستمدارانی همچون معاویه هرگز به هدف خود نخواهند رسید مگر
اینکه طبق نظریه خود به مقدّماتی که لازم میبینند عمل کنند، خواه موافق
دین و شریعت باشد یا نباشد.امّا سیاست امام علی علیه السلام مقید به حقّ و
عدالت و دین شریعت بود و در تمام موارد هرجا که با آئین موافق نبود اقدام
نمیکرد ولی معاویه مقید به این اصل نبود... [2] . علی علیه السلام در
جنگهایش جز به آنچه با کتاب و سنّت موافق بود، اقدام نمیکرد، حال آنکه
معاویه علاوه بر آن، خلاف کتاب و سنّت را نیز عمل میکرد و تمامی انواع و
اقسام حیلهها اعمّ از حلال و حرامش را به کار میبست و در جنگ چنان عمل
میکرد که شاه هند در مقابل کسری و شاهان چین در مقابل زمامداران ترک عمل
میکردند. ولی علی علیه السلام به سربازانش دستور میداد: شما شروع به
جنگ نکنید، مجروحان را به قتل نرسانید، در بستهای را باز نکنید؛ این
مسیرشان بود... حال آنکه سایرین از استعمال هیچ حربهای برای پیروزی در جنگ فروگذار نمیکردند... و حتّی مسموم کردن دشمن، پراکندن شایعات کذب در میان مردم، آشفته کردن افکار مردم و ترساندن بعضی دیگر نیز دست میزدند. و
البتّه که گریزگاههای کذب بیش از صدق است و اسباب حرام بیش از حلال است،
پس آنکه به راههای حلال اکتفاء کند باب بسیاری «تدابیر» را بر خود
میبندد... و علی علیه السلام این چنین بود و لذا بود کهعوام النّاس با
دیدن کثرت مکاید و حیلههای معاویه دچار این توهّم شدند که معاویه از علی
علیه السلام سیاستمدار تر است... ولی حقیقت ایناست که امام طریق پیشرفت را
خوب میدانست و این طرفداران وی بودند که در اثر سرپیچی از فرمان آن حضرت
در دام نیرنگ معاویه میافتادند. [3] . آنجا که کوته بینی، و عدم بصیرت
مردم، دست حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را از اجرای تدابیر و پیش
بینی های سیاستمدارانه ای که با اصول بنیادین تفکّر دینی ایشان نیز منافاتی
نداشت «مثل رأی امام علی علیه السلام در جریان قرآن بر سر نیزه زدن»
میبست، آیا میتوان گفت، دیگران سیاستمدارتر بودند؟ یکی از سیاستمداران معاصر غربی در این زمینه مینویسد: هر
شخصی کار آمد در زمان مخصوصی و برای زمان مخصوصی زائیده شده. بنابر این،
میدان عملیاتی که در اختیار اوست محدود میباشد،وضعیت زمان او با وضعیت
زمان اجداد یا نوادگان او یکسان نبوده، از اینرو وظیفه و هدف او هم با آنها
یکی نخواهد بود. علاوه بر این، وسعت دائره عملیات هر سیاستمدار بسته به
فراخور شخصیت وی و خصلتهای ملت و وضعیت محیط و استعداد رجالیاست که با
آنها بایستی کار کند). [4] . و خود امام علی علیه السلام همین وضعیت را به زبان شعر این چنین بیان میدارد: رَأَیتُ الْعَقْلِ عَقْلینِ مَتْبوُعٌ وَ مَسْمُوعٌ وَ لَنْ ینْفَعَ مَسْمُوعٌ اِذا لَمْ یکُ مَتْبُوعٌ [5] . (عقل
را دو نوع یافتم، عقلی که تبعیت میشود و آنکه فقط پیامش شنیده میشود و
البتّه که این نوع اگر تبعیت نشود بی فایده خواهد ماند.)
پی نوشت ها: (1) خطبه 200 نهجالبلاغه، معجم المفهرس. (2) شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج 10 ص 213. (3) شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج 10 ص 228 9. (4) فلسفه سیاست ص 46. (5) رضا داوری، مقاله « عقل سیاسی، مجلّه مشکوة شماره 11 پائیز 1361 ص 63.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 286